۱۳۸۸ شهریور ۲۶, پنجشنبه

قدس سبزها

فردا، هاشمی با مردم در برابر دولتی غاصب

بهار یکتا:

روز قدس بنوعی با نام هاشمی عجین است ، در این چند روز هر چه به حافظه مراجعه می کنم، بجز امامت امام موقت جمعه یعنی هاشمی رفسنجانی طی سالهای پس از انقلاب چیز دیگری بذهنم نمی آید ولی اینک او می گوید که "فکر نمی کنم ضرورت داشته باشد که همیشه بعد از 30 سال باز هم من آن روز خطبه بخوانم. بالاخره من در سایر خطبه های نماز جمعه هم می توانم حرفهای فلسطینیها را بزنم. به نظر من خیلی نباید به این مساله ابعاد سیاسی داد." واقعا مرد بزرگی است چقدر آبرو داری می کند برای " آقا". امسال آقا که از هفته پیش مشخص بود که زیاد حالشان مناسب نیست و خط و نشان را کشیدند و رفتند ولی هر چه در این چند روز استفکار نمودند، دیدند "صلاح" نیست که " هاشمی" به نماز برود. آخر هاشمی دلش زود می شکند، بغض گلویش را می گیرد و اشکش جاری می شود. بعد همین کوتاه آمدن باعث می شود که این مردم رویشان زیاد شده و باز حرفهای ناجور بزنند و " مرگ بر غاصب" شعار بدهند و بگویند" فلسطین ، لبنان، جانم فدای ایران" ، "ملت چرا نشستين ايران شده فلسطين"


تازه مساله فلسطین هم که سیاسی نیست. یک مساله " خانوادگی" است مثل همین مشکل اخیر" خانواده ایران". نباید آن را خیلی جدی گرفت. حالا یکی زور دارد، سلاح دارد ،قلدر است. طرف مقابل هم چیزی ندارد جز یک "زبان سرخ و یک سر سبز" ، هر چه هم فریاد می زند به جایی نمی رسد. اینکه دیگر این همه سر و صدا ندارد. برای همین است که اگر هاشمی نماز بخواند بیخودی مساله بزرگ می شود و باعث شادی رسانه های استکباری می شود . یک رژیمی به ناحق رفته یک جایی رو گرفته، تازه آنهایی که گرفتند هم الان دیگر زنده نیستند. شصت سال گذشته، مرور زمان شامل حالش شده است. حالا دیگر زمان دوستی، صلح حسنی ، صفا و از این داستانهاست. خطیب جمعه و رئیس غاصب دولت برایتان خطبه هایی بخوانند که قدسی شوید. تازه مگر همین رئیس غاصب دولت دهم نگفته بود که ما با ملت اسرائیل مشکلی نداریم. وزیرش هم که رفته بود با همتای اسرئیل اش دیدار و گفت و گو کرده بود، حالا روز جمعه می آید که رفع کدورت کند که نکند خدایی ناکرده دولت غاصب اسرائیل از سنگ پرانی و حقانیت ملت فلسطین و فریادهای ملت ایران ، دلخور شوند. می دانید که ایشان الان در وضعیتی هستند که کاملا می توانند با برادران اسرائیلی ابراز همدردی کنند.


تازه مگر یادتان رفته که با داستان هولوکاست و افتضاحی که در کنفرانس ژنو به بار آورد چه تو دهنی به دولت اسرائیل زد و بقول زید آبادی عزیز که در حال انجام انقلاب مخملی توسط برادران گمنام امام زمان دستگیر شد،" عملا ‏به سود "برخي ازمجامع تندرو اسرائيلي و گروههاي صهيونيست که تحمل انتقادهاي متوازن را هم ندارند و ترجيح ‏مي دهند كه بهانه‌اي براي ترغيب متحدان غربي خود براي تحريم كنفرانس به دست آورند عمل كرد و نه تنها امكان بحث جدي درباره عملكرد اسرائيل را از سوي تمام اعضاي ‏جامعه جهاني از بين برد، بلكه بحث نفي هولوكاست و نابودي اسرائيل را بار ديگر برسرزبان‌ها انداخت.‏" حافظه تاریخی هم خوب چیزی است. صحبتهای محسن رضایی و کروبی در مورد خدمت احمدی نژاد به اسرائیل را هم لطفا یاد آوری نمایید. یادمان هم نرود که قرار است فردا چه کسی در باره قدس و فلسطین و حق و احقاق حق حرف بزند. گاهی چیزها در دنیای وارونه معنی اصلی خود را نشان می دهند و فردا چنین خواهد شد.


از همه مهم تر هاشمی بیاید به نماز جمعه که چه بشود؟ خودش که معتقد است" "حضور افراد خیلی تفاوت نمی کند. بالاخره هر خطیبی که به نماز جمعه بیاید و برای مردم از حق مردم فلسطین دفاع خواهد کرد و با محکوم کردن ظلمهای رژیم اسراییل علیه ملت فلسطین خواسته های ملت ایران را نیز مطرح خواهد کرد." مگر این اتفاق توی همه نماز جمعه های پس از انتخابات صورت نگرفته، یادتان رفته همین دفعه آخری که این " سید احمد خاتمی" آمد. نکته به نکته خواسته های مردم را مطرح کرد تازه یک چیزی هم اضافه گفت که مردم فردا از طریق جراید تکذیب کردند که این همه خواسته ندارند. فردا هم به لطف الهی ایشان و احمدی نژاد می آیند و ادای دین می کنند.


فکرش رو بکنید هاشمی بیاید نماز جمعه و بخواهد باز بگوید:" مسئله‌ فلسطین‌ حقیقتاً دلخراش‌ شده‌ است‌، یعنی‌ انسان‌ هر وقت‌ این‌ خبر را می‌شنود، از درون‌ می‌لرزد و نمی‌داند چکار کند، هر روز تانک‌ها و نفربرها و توپخانه‌ها و سربازان‌ خشن‌ و عصبانی‌ و کینه‌توز اسرائیلی‌ در شهرهای‌ نیمه‌ سوخته‌ و خرابه‌ کرانه‌ غربی‌ و غزه‌ به‌ جان‌ مردم‌ می‌افتند و می‌بینید دارند چه‌ می‌کنند! این‌ یک‌ جنگ‌ واقعی‌ است‌. خانه‌ خراب‌ می‌کنند، مدرسه‌ و بیمارستان‌ خراب‌ می‌کنند، نمی‌گذارند بیمار به‌ بیمارستان‌ برود، مجروح‌ را در همان‌ خیابان‌ با یک‌ تیر خلاص‌ می‌کشند، خیلی‌ جنایت‌ می‌کنند و همه‌ این‌ مدعیان‌ حقوق‌ بشر که‌ دنبال‌ مارها راه‌ افتادند که‌ آنها را حفاظت‌ کنند، خفه‌ی‌خفه‌ هستند و این‌ بدترین‌ اثر پدیده‌ مادی‌ گرائی‌ و استعماری‌ در دنیای‌ ماست‌...» خطبه‌های‌ نماز جمعه‌ تهران‌ ـ ۱۶ اسفند ۱۳۸۱


بالاخره‌ همین‌ الان‌ با اصول‌ دموکراسی‌ حاکم‌ بر دنیا که‌ سازمان‌ ملل‌ هم‌ قبول‌ دارد، بگوییم‌ این‌ فلسطینی‌ها حقّ رأی‌ دارند. اینها چهار میلیون‌ و دویست‌ هزار نفر داخل‌ فلسطین‌ و ۵ میلیون‌ در بیرون‌ هستند. جمعاً ۹ میلیون‌ فلسطینی‌ وجود دارد. اسرائیل‌ در بهترین‌ شکل‌ که‌ خودش‌ می‌گوید چهار میلیون‌ و هشتصد هزار نفر یهودی‌ دارد...» مصاحبه‌ با دبیرخانه‌ مجمع‌ مدرسان‌ معارف‌ اسلامی‌ دانشگاهها ـ ۲۶ فروردین‌ ۱۳۸۱
«...این‌ طرف‌ یک‌ عده‌ انسان‌ بی‌سلاح‌ هستند که‌ سنگ‌ در دست‌ دارند و پرتاب‌ می‌کنند. در مقابل‌ ۳۰ موشکی‌ که‌ از هوا می‌آید و کیلومتر را می‌زند، سنگ‌ چه‌ اثری‌ دارد؟ اثرش‌ این‌ است‌ که‌ وقتی‌ این‌ منظره‌ را به‌ مردم‌ نشان‌ می‌دهند، دلهای‌ مردم‌ را در سراسر دنیا صید می‌کنند. ممکن‌ است‌ سنگ‌ به‌ تانک‌ اسرائیلی‌ بخورد و اثری‌ نداشته‌ باشد، اما انسانی‌ که‌ این‌ را می‌بیند، به‌ یک‌ سرباز همیشگی‌ علیه‌ اسرائیل‌ تبدیل‌ می‌شود. چرا باید وضع‌ دنیا به‌ گونه‌ای‌ باشد که‌ یک‌ عده‌ مردم‌ مظلوم‌ که‌ خانه‌ و زندگی‌ و هستی‌ آنها غارت‌ شد، این‌گونه‌ باید از خود دفاع‌ کنند. گاهی‌ عملیات‌ مسلحانه‌ کوچکی‌ دارند که‌ قابل‌ مقایسه‌ نیست‌. این‌ یک‌ دفاع‌ مشروع‌ و آن‌ یک‌ تجاوز ظالمانه‌ است‌...» خطبه‌های‌ نماز جمعه‌ تهران‌ ـ ۱۶ شهریور ۱۳۸۰


«...خیلی‌ روشن‌ است‌ که‌ شارون‌ دارد تشویق‌ می‌شود که‌ با سیاست‌ مشت‌ آهنین‌، مردم‌ فلسطین‌ را سرکوب‌ کند و همین‌ امروز و یا شب‌ گذشته‌ اعلام‌ کرده‌ است‌ که‌ قبول‌ دارم‌ فقط‌ ۴۲ درصد از اراضی‌ اشغالی‌ غرب‌ رود اردن‌ به‌ فلسطینی‌ها داده‌ شود...» خطبه‌ی‌ دوم‌ نماز جمعه‌ تهران‌ ـ ۲۴ فرودین‌ ۱۳


این داستان کمی برایتان آشنا نیست؟ خانه خراب می کنندو نمی گذارند بیما ر به بیمارستان برود _ به زندان می برند و شکنجه می دهند باز هم گلی به جمال اسرائیلی ها_ مجروح را با یک تیر خلاص می کنند_ جوانان ایرانی در سنگفرشهای خیابانهای تهران با تیری در مغز یا قلب ، جنایت می کنند... چقدر شباهت. فقط برادران صهیونیست تاحالا تو سابقه شون تجاوز نبوده که قرار شد ه این یک فقره هم صادر شود. سیاست مشت آهنین، سنگ، کاغذ- قیچی- مردم مظلوم، دفاع مشروع. سرکوب، دولت غاصب ، حق رای مردم... واقعا که ما ملت پر توقعی هستیم که باز هم می خواهیم هاشمی امام جمعه روز قدس باشد.


به هر حال من در حد خود از" مقام عظمای ولایت" سپاسگزارم که به هاشمی اجازه اقامه نماز را ندادند، زیرا این مساله باعث می شود که ایشان نه از تریبون بلکه در میان مردم حضور سبز خود را نشان دهند و محظوریت های خطیب جمعه را هم نداشته باشند. ایشان همراه با مردم به سخنان رئیس غاصب دولت دهم گوش فرا می دهند و هم صدا با این ملت فریاد سبز آزادی سرمی دهند. چقدر زیبا می شود که فردا "کاریکاتوری از راهپیمایی های میلیونی مردم" با حضور روحانیون انقلابی برگزار شود. روحانیونی که در صف مردم هستند و همراه با آنان سرود آزادی می سرایند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر