۱۳۸۸ شهریور ۲۶, پنجشنبه

نمازجمعه خامنه ای به روایت سعدی

در سریال طنز موفق ” شب های برره ” به کارگردانی ” مهران مدیری ” ، شخصیتی به نام ” نظام دوبرره ” وجود داشت . البته در نیمه سریال ، نام ” نظام ” حذف شد ، اما در همان قسمت های اولیه ، آنانی که باید ، دریافتند که این شخصیت را بایستی کنایه از چه و که بدانند .

” نظام دوبرره “ نماد جهل ، خشونت و ناکارآمدی جامعه خیالی ” برره ” بود . او به گرد نخود اعتیاد داشت و دچار توهم های گاهو بیگاه می شد . ناتوانی هایش را به توطئه های دیگران نسبت می داد و برای رفتار ناپسند خود همواره در پی توجیه بود . به جای آن که از نیروی عقل خویش بهره ببرد ، به زور متوسل می شد و چون از آن نیز بی بهره بود ، با عربده جویی سعی در ارعاب حریف داشت . به هنگام شکست هم فردی ضعیف و قابل ترحم بود . ” نظام دو برره ” در حالی از چنین خصایصی برخوردار بود که دیگر اهالی برره ، دست کمی از او نداشتند . تملق و چاپلوسی و توهم در نزد همگان به نسبت های گوناگون دیده می شد . به طوریکه وقتی جوانان برره ای را به ” مانور نظامی ” بردند ، همگان در نبرد با دشمن فرضی ، لت و پار شدند . حتی به نظر می رسد ” برره ” ، کنایه ای از بربریت بود . اما در چنین جامعه ای ، ” ” نظام دوبرره ” برجسته می شود . چرا که او نماد است . او نام ” نظام ” دارد ، چرا که مظهر چهارچوب پذیرفته شده در جامعه برره است . خود او هم سعی دارد ، لااقل خود را نماینده بخشی از جامعه برره بداند .

حال وضعیت کنونی جامعه ایران و سر وکار آن با ” نظام دوبرره ” ایست که به زور و تحمیل درصدد است تا خود را نماینده کل مردم بداند . تفاوت” ایرانیان ” با ” برره ای ها ” آن است که ” نظام دوبرره ” آنان ، به جبر می خواهد چنین مقامی را حایز شود . توهم دشمن در ذهن و روان او به اندازه ایست که گویی بدون این واژه ، برای خود حیاتی متصور نیست . هرچند ” توهم توطئه ” در ذهن ایرانیان جایگاه محکمی دارد ، اما در حوادث تلخ اخیر ، حضورشان چندان در صحنه ملموس بوده که دیگر نمی توانند ، حضور و اعتراض خود را به دشمن نسبت بدهند . در خیل عظیم ایرانیان معترض ، اگر کسانی هم باشند که این حوادث را به توطئه خارجی نسبت دهند این ، جانب حکومتیان است که به ننگ حمایت خارجی آلوده است .

اما ” نظام دوبرره ” جمهوری اسلامی ، قصد آن ندارد که صدای مردمان را بشنود و همچنان برطبل خشونت می کوبد . او از یک سو به ” تحبیب ” مخالفان روی آورده و از سوی دیگر ، آنان را به ” سرکوب ” ، تهدید می کند . خود را ملاک حق و نماد ایرانیان می داند و چه بدخفته ای که بایستی به او یادآور شد اگر در همگان امکان خطا هست ، چرا ظن خطا در خود نمی بری ؟

اگر می توان شب مومن خفت و بامداد ، منافق از بستر برخاست ، چرا چنین گمانی در حق خود نمی کنی ؟ مگر نه این است که علی فرمود ” افراد را به حق بسنجید ، نه حق را به افراد ” . اما ” نظام دوبرره ” جمهوری اسلامی ، نه حق و نه حق مردمان را قابل دفاع نمی داند . او فقط ” نظام ” را قابل دفاع می داند که گویی در خودش خلاصه شده است .

از نگاه او ، ” اصالت ” با ” قدرت ” است ، نه با “مردم ” . اما وضعیت ” نظام دوبرره ” جمهوری اسلامی ، از اینها گذشته و به گونه ای شده که یاداور حکایتی از سعدی است :

فردی در حال رفتن به میدان جنگ ،” عربده ” می کشید و ” تیزی ” می داد .

از او پرسیدند : چرا ” عربده ” می کشی ؟

پاسخ داد : می خواهم رقیبان را بترسانم .

باز پرسیدند : پس چرا ” تیزی “ ول می دهی ؟

گفت : چون خود نیز ترسیده ام .کاریکاتور مانا نیستانی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر