۱۳۸۹ دی ۱۰, جمعه

نگاهی متفاوت به خیابان های تهران

شانزده آذر به انقلاب ختم می شود.ادامه ی انقلاب به آزادی می رسد..اما تا رسیدن به خود تندیس آزادی باید همچنان ادامه داد. جمهوری اسلامی با آزادی فاصله دارد.در حالیکه در ظاهر با هم در یک امتداد هستند اما فاصله مطمئنی باهم دارند.جمهوری اسلامی با رسیدن به خیابان رودکی تمام می شود اما آزادی همچنان ادامه دارد. انگار که جمهوری اسلامی تمام توانش در همراهی با آزادی تا همان رودکی بوده است.ملت خیابان کوتاهی است که با رسیدن به خیابان جمهوری اسلامی پایان می پذیرد.سفارت انگلیس هم در خیابان جمهوری اسلامی قرار دارد.سفارت روسیه با اینکه در نوفل لوشاتو قرار دارد اما آن هم به جمهوری اسلامی نزدیک است.اگر از انقلاب به آزادی و جمهوری اسلامی بخواهید برسید٬ مسیرها در تضاد با یکدیگر هستند.برای رسیدن به آزادی باید انقلاب را ادامه داد و برای رسیدن به جمهوری اسلامی باید از آزادی و انقلاب فاصله گرفته و انقلاب را رو به پایین رفت.. ضمنا دانشگاه و پارک دانشجو چقدر به انقلاب نزدیک هستند. خیابان ایران هم خیابانی است که فقط عده ای خاص با عقایدی خاصتر در آن جای دارند. پاسداران همان سلطنت آباد سابق است.فقط اسمش عوض شده. جهت همان جهت و شیب همان شیب است.خیابان نبرد به پیروزی می رسد. خیابان پیروزی که ابتدای آن میدان شهداست. و برای رسیدن به فرجام از هنگام باید رفتجالب بود نه؟؟؟ انگار قبلا (اوایل انقلاب) یکی با مهارتی خاص این اسامی را انتخاب کرده

۱۳۸۹ دی ۳, جمعه

پیش به سوی موفقیت با قوانین موفقیت !


پیش به سوی موفقیت با قوانین موفقیت !
دی ۱م, ۱۳۸۹ ملیکا بینا
قانون انگیزه: هرچه می گویید یا انجام می دهید، از تمایلات درونی شما سرچشمه می گیرد. پس برای رسیدن به موفقیت باید انگیزه ها را مشخص کرد تا با یک برنامه ریزی اصولی به هدف رسید.
قانون انتظار: اگر با اعتماد به نفس، انتظار وقوع چیزی را در محیط پیرامون تان داشته باشید آن چیز به وقوع می پیوندد. شما همیشه هماهنگ با انتظاراتتان عمل می کنید و این انتظارات بر رفتار و چگونگی برخورد اطرافیانتان تاثیر می گذارد.
قانون تمرکز: هرچیزی که روی آن تمرکز کرده و به آن فکر کنید، در زندگی واقعی شکل گرفته و گسترش پیدا می کند. بنابراین باید فکر خود را بر چیزهایی متمرکز کنید که واقعاً طالب آن هستید.
قانون تفکر مثبت: برای رسیدن به موفقیت، تفکر مثبت امری ضروری است. شیوه تفکر شما نشان دهنده ارزش ها، اعتقادات و انتظارات شماست.
قانون انتخاب: زندگی ما نتیجه انتخاب های ما تا این لحظه است. چون همواره در انتخاب افکار خود آزاد هستیم، کنترل کامل زندگی و تمامی آنچه برایمان اتفاق می افتد در دست خودمان است.
قانون تغییر: تغییر غیرقابل اجتناب است و ما باید استاد تغییر باشیم نه قربانی آن.
قانون خدمت: پاداش هایی که می گیرید، با میزان خدمت شما به دیگران رابطه مستقیم دارد. هرچه بیشتر برای بهبود زندگی و سعادت دیگران کار کنید و توانایی های خود را افزایش دهید، در عرصه های مختلف زندگی خود بیشتر پیشرفت می کنید.
قانون علت و معلولی: هرچیزی به دلیلی رخ می دهد. برای هر علتی معلولی است و برای هر معلولی علت یا علت های به خصوصی وجود دارد، چه از آنها اطلاع داشته باشید و چه نداشته باشید. چیزی به نام اتفاق وجود ندارد. در زندگی هر کاری را که بخواهید می توانید انجام دهید، به شرط آن که تصمیم بگیرید دقیقاً چه می خواهید و سپس عمل کنید.
قانون ذهن: شما تبدیل به همان چیزی می شوید که درباره آن بیشتر فکر می کنید پس همیشه درباره چیزهایی فکر کنید که واقعاً طالب آن هستید.
قانون باور: هر چیزی را که عمیقاً باور داشته باشید، به واقعیت تبدیل می شود. شما آنچه را که می بینید باور نمی کنید، بلکه آن چیزی را می بینید که قبلا به عنوان باور انتخاب کرده اید. پس باید باورهای محدود کننده ای را که مانع موفقیت شما هستند شناسایی کنید و آنها را از بین ببرید.
قانون ارزش ها: نحوه عملکرد شما همیشه با زیربنایی ترین ارزش ها و اعتقادات شما هماهنگ است. آنچه ارزش هایی را که واقعاً به آن اعتقاد دارید بیان می کند، ادعاهای شما نیست بلکه گفته ها، اعمال و انتخاب های شما به ویژه هنگام ناراحتی و عصبانیت است.
قانون تاثیر تلاش: همه امیدها، رویاها ، هدف ها و آرمان های ما در گرو سختکوشی است. هرچه بیشتر تلاش کنیم، موفقیت بیشتری کسب خواهیم کرد.
قانون آمادگی: در هر حوزه ای موفق ترین افراد، آنهایی اند که وقت بیشتری را صرف کسب آمادگی برای انجام کارها می کنند. عملکرد خوب نتیجه آمادگی کامل است.
قانون حد توانایی: شاید برای انجام همه کارها وقت کافی وجود نداشته باشد ولی همیشه برای انجام مهمترین کارها وقت کافی است. هرچه بیشتر کار کنیم کارآیی بیشتری پیدا می کنیم. اما باید اموری را برعهده بگیریم که در حد توان ما باشد.
قانون تصمیم: مصمم بودن از ویژگی های اساسی افراد موفق است. در زندگی هر جهشی در جهت پیشرفت هنگامی حاصل می‌شود که در موردی تصمیم روشنی گرفته باشیم.
قانون خلاقیت: ذهن ما می تواند به هرچیزی که باور داشته باشد دست یابد. هرنوع پیشرفتی با یک ایده آغاز می شود و چون توانایی ما در خلق ایده ها نامحدود است، آینده نیز محدودیتی نخواهد داشت.
قانون استقامت: معیار ایمان به خود، توانایی استقامت در برابر سختی ها، شکست ها وناامیدی ها است. استقامت ویژگی اساسی موفقیت است. اگر به اندازه کافی استقامت کنیم، طبیعتا سرانجام موفق خواهیم داشت.
قانون صداقت: خوشبختی زمانی به سراغ ما می آید که تصمیم بگیریم هماهنگ با والاترین ارزش ها و عمیق ترین اعتقادات خود زندگی کنیم. همواره باید با آن بهترین ها که در درون مان وجود دارد صادق باشیم.
قانون انعطاف پذیری: در تعیین اهداف خود قاطعیت داشته باشید، اما در مورد روش دستیابی به آنها انعطاف پذیر باشید. در عصر تحولات سریع و رقابت شدید، انعطاف پذیری از ضروریات است.
قانون فرصت: بهترین فرصت ها اغلب در معمولی ترین موفقیت های زندگی به وجود می آید . پس بزرگ ترین فرصت ها به احتمال زیاد همیشه در دسترس ما است.
قانون خودشکوفایی: شما می توانید هرچه را که برای رسیدن به اهداف تعیین شده خود به آن نیاز دارید، بیاموزید. آنهایی که می آموزند توانا هستند.
قانون بخشندگی: هرچه بیشتر، بدون انتظار پاداش به دیگران خدمت کنید، خیر و نیکی بیشتری به شما می رسد. آن هم از جاهایی که اصلاً انتظار ندارید.(مِن حیثُ لا یحتسب) شما تنها در صورتی حقیقتاً خوشبخت خواهید شد که احساس کنید به دلیل خدمت به دیگران انسان باارزشی هستید.
استقرار نظام پیشنهادها در هر سازمانی منافع خوبی دارد. برخی ازدستاوردهای آن عبارتند از:
- اشاعه فرهنگ همکاری داوطلبانه و خودجوش
- بهبود روحیه و انگیزه کارکنان
- افزایش میزان خلاقیت، نوآوری و ابتکار
- تقویت مسئولیت پذیری و تعلق سازمانی
- بهبود بهره وری، کیفیت و ارائه بهتر خدمات
- کاهش مقاومت در مقابل تغییر
- افزایش توانمندسازی مدیران و کارکنان
- افزایش پویایی و انعطاف پذیری
- و…

رموز جذابیت


رموز جذابیت
شهریور ۹م, ۱۳۸۹ ملیکا بینا

یکی از مهمترین رموز رسیدن به جذابیت این است که بدانیم جذابیت چیزی غیر از زیبایی است‌.شخص می‌تواند صورت زیبایی نداشته باشد اما بسیار جذاب باشد و هم چنین می‌تواند بسیار زیبا باشد اما اصلاً جذابیت نداشته باشد. جذابیت و گیرایی ! نگران نباشید این یک ویژگی کاملاً اکتسابی است که با در نظر گرفتن موارد زیر می توانیم بدست بیاریم:
ظاهری آراسته داشته باشید:
تمیز و مرتب باشید، هماهنگی و پاکیزگی شما، ناخودآگاه شما را جذاب می‌کند. بعضی از افراد براساس تصوری اشتباه برای جذاب شدن به زحمت زیادی می‌افتند و خود را به شکل‌های عجیب و غریبی درست می‌کنند.مهمترین مسئله این است که مرتب و هماهنگ و در عین حال ساده باشید. نامرتب بودن حتی حرفهای قشنگ‌، مثبت و تأثیرگذار شما را خراب می‌کند.
بیشتر سکوت کنید:
غالباً افراد به اشتباه برای این که جذاب‌تر شوند، بیشتر شلوغ می‌کنند وبا صحبت کردن زیاد و بی جا به بی راه می‌روند. سکوت‌، یک تأثیر ذهنی و روانی بسیار قوی می‌گذارد. در سکوت‌، فرد پیرامون خود خلاء ایجاد می‌کند و هر خلایی‌، جذب را سبب می‌شود. آنها که بیشتر صحبت می‌کنند و کمتر می‌شنوند از جذابیت خود می‌کاهند، حال آن که سکوت و گوش دادن بیشتر به واقع شما را عاقل‌تر و قابل اطمینان‌تر معرفی می‌کند و این زمینه‌ای مساعد برای صمیمیت بیشتر است‌. سکوتی سرشار از اعتماد به نفس سرچشمه صمیمیت است‌.
نرم و ملایم سخن بگویید:
هنگامی که نرم و ملایم صحبت می‌کنید افراد را جذب خود می‌کنید و به راحتی می‌توانید بر روی آنها تأثیر بگذارید. آدم‌های خشن و داد و بیدادی و زود جوش افراد مناسبی برای اطمینان کردن‌، نیستند.
محترم باشید:
بی‌احترامی به خود، به دیگران و بی‌احترامی و بی ادبی در کلام و رفتار همگی از جذابیت شما می‌کاهد. شما باید هم در ظاهر آراسته باشید و هم در باطن وارسته‌. افراد مؤدب و متین و محترم بی تردید جذابند و این جذابیت از درون موج می‌زند.محترم و مؤدب و باشخصیت باشید، خواهید دید خود به خود جذاب می‌شوید.زیاد شوخی نکنید اما بسیار لبخند بزنیدشوخی فراوان از انرژی ذهنی و جذابیت شما می‌کاهد چرا که شوخی فراوان به تدریج مرزهای لازم بین افراد را از بین می‌برد. متبسم باشید که تبسم به چهره شما جذابیتی عمیق می‌بخشد. در تبسم‌، سنگینی ، متانت و جذابیت است‌.
قاطعیت! یعنی جذابیت‌:
کسانی که شخصیت قاطعی دارند و هدفها و ارزش‌های معینی دارند، بی‌استثنأ می‌توانند افراد جذابی باشند. زیرا شخصیت‌هایی جذاب و تأثیرگذارند که بسیار مصمم هستند و اعتماد به نفس دارند. به دنبال اهداف مشخصی بودن و به آنها رسیدن اعتماد به نفس زیادی به ارمغان می‌آورد و جذابیت از وجود چنین شخصی موج می‌زند.آسان بود، این طور نیست‌؟ فکر می‌کنم شما هم می‌توانید یکی از جذاب‌ترین و ماندگارترین‌ها باشید.پس شروع کنید؛دست به کار بشوید!
برگرفته شده از تبیان نت
منبع : زیبا شو دات کام
این مطلب را به اشتراک بگذارید:

۱۳۸۹ دی ۲, پنجشنبه

پول مقامات و رهبران جمهوری اسلامی در خارج از کشور

۰۲,۱۰,۱۳۸۹
.شبکه تلویزیونی C.N.N شب گذشته در گزارشی که روی سایت این شبکه قرار دارد، اعلام داشت که توسط یکی از کارکنان ایرانی بانک های کشور مالزی در جریان لیستی از پول مقامات و رهبران جمهوری اسلامی در خارج از کشور دست یافته است. این شبکه تلویزیونی مدعی شد که کارمند ایرانی بانک های مالزی بدلیل علاقه ای که به جنبش سبز در ایران دارد، این لیست را برای انتشار در اختیار C.N.N گذاشته است. C.N.N ضمن تشکر از این فرد ایرانی که نام وی را اعلام نکرده است، لیست مورد بحث را انتشار داده است که به شرح زیر است:۱ـ غلام حسین الهام:۲۵ میلیون دلار در دوبی،۱۳ میلیون دلار در ترکیه، ۱۷ میلیون دلار درسوئیس،۰.۷ میلیون دلار در بیروت۲ ـ س. ح. پناهی: ۱۱ میلیون دلار در بانک اسلامی شریعت، ۴ میلیون ایورو در مالزی۳ ـ مسعود کاظمی: ۴۵ میلیون دلار در آلمان، ۴.۲ میلیون دلار در دوبی۴ـ علی هاشمی بهرامیان:۵.۲ میلیون دلاردر کویت،۱۱ میلیون ایورو در بلژیک، ۲۳ میلیون دلار در دوبی و مبلغی نامشخص در الناخال کمپانی۵ ـ محمد محمدی:۱۲ میلیون دلار در دوبی، ۱۷ میلیون دلار در کویت، ۸ میلیون ایورو درترکیه۶ ـ مهدی احمدی نژاد:۱۸ میلیون ایورو در بلژیک،۴۵ میلیون ایورو در سوئیس،۴۴ میلیون دلار دربانک اسلامی شریعت۷ـ نازیه خامنه ا ی:۷ میلیون دلار در ترکیه،۵۶ میلیون ایورو در آلمان،۱۲۲ میلیون پوند درگریت انگلیس۸ ـ صادق محصولی:۱۴ میلیون ایورو در امارات متحده عربی، ۲۴ میلیون دلار در ترکیه، ۳ میلیون ایورو درمالزی۹ ـ مجتبی خامنه ای: ۱ بیلیون پوند در گرین انگلیس( احتمالا بلوکه شده است)، ۲.۲ بیلیون ایورو در آلمان، ۷۶۶ میلیون دلار در قطر. مبلغی نامشخص در بانک سوئیس۱۰ ـ حسین معادی خواه ۱۵ میلیون دلار در کویت، ۴۵ میلیون ایورو در استرالیا، ۷ میلیون دلار در امارات متحده عربی۱۱ ـ عیسی کلانتری :۳.۲ میلیون ایورو در بلژیک، ۱.۲ میلیون دلار در ایتالیا۱۲ ـ حسین طائب: ۱۲۲ میلیون دلار در امارات عربی، ۴۲ میلیون ایورو در ایتالیا۱۳ ـ مسعود حجاریان کاشانی ۹۲ میلیون دلاردر استرالیا،۱۳.۷ میلیون دلاردر قطر۱۴ ـ سردار احمد وحیدی: ۳۲ میلیون دلار در امارات متحده عربی،۶۵ میلیون دلار در ترکیه، ۱۲۲ میلیون دلار در آلمان( احتمالا بلوکه شده)۱۵ ـ عباس کدخدائی: ۲.۵ میلیون دلارایتالیا،۷.۱ میلیون دلاردر کویت، ۳.۲ میلیون دلار دوبی۱۶ ـ مجتبی مصباح یزدی:۱۸۴ میلیون دلار در دوبی، ۲۲۱ میلیون دلار الناخال کمپانی۵۵ میلیون ایورو در اسپانیا۱۷ ـ علی مصباح یزدی : ۴۵ میلیون دلار امارات متحده عربی، ۱۷ میلیون دلار در ترکیه، ۶۵ میلیون پوند دربانک انگلیس،۷۵ میلیون دلار در افریقای جنوبی ، ۱۱۰میلیون ایورو آلمان۱۸ ـ حسین فیروز آبادی:۳۲۰ میلیون دلار در مالزی، ۶۵ میلیون دلار در ایالات متحده عربی، ۱۰۳ میلیون دلار در کویت، ۱۷ میلیون دلارترکیه،...۱۹ ـ پرویز فاتح ۱۶ میلیون دلار ترکیه، ۵.۲ میلیون ایورو در ترکیه، ۲۲ میلیون دلار سوئیس۲۰ ـ حسین شاجونی:۶۶.۵ میلیون دلار در دوبی، ۳۹ میلیون دلار در کویت، ۱۱.۲ میلیون دلار در بیروت ۸ میلیون دلار مالزی۲۱: حبیب الله عسگراولادی : ۱۷۲ میلیون دلار در بلژیک،۱۲۰ میلیون ایورو در آلمان، ۴۲۰ میلیون دلار درالناخال کمپانی، ۴۲ میلیون دلار در ترکیه، ۲۱۹ میلیون دلار در مالزی۲۲ ـ حسین جنتی:۲۲۸ میلیون دلار دوبی، مبلغی نا مشخص در بانک سوئیس و مبلغی نا مشخص دربانکی در ترکیه ۲۰۰ میلیون دلار در مالزی، ۱۵۰ میلیارد دلار درژاپن ۳۲ میلیون دلار در مالزی۲۳ـ سکینه خامنه ای ۲۵ میلیون دلار در مالزی، ۱۴ میلیارد دلاردر قطر، ۱۱۲ میلیون دلار در دوبی۲۴ـ اسفندیار رحیم مشایی: ۵.۲ میلیون دلار در آلمان ۳۲ میلیون دلار درایتالیا، ۴۱ میلیون دلار دردوبی۲۵ ـ ح. محمدی اقائی: ۴۸.۴ میلیون دلار در دوبی، ۲.۴ میلیون دلار دربیروت،۵۶ میلیون ایورو در اسپانیا۲۶ ـ علی اکبر ولایتی:۲۴۴ میلیون ایورو در المان، ۶ میلیون ایورو در استرالیا ۵۶ میلیون دلار در مالزی۲۷ ـ محمد محمدی ریشهری:۲۴۱ میلیون دلار الناخال کمپانی و ۱۲۱ میلیون دلار دردوبی، ۴۸ میلیون دلار درآلمان، ۴۳ میلیون دلار درایتالیا۲۸ـ محسن هاشمی بهرامانی: ۳۵ میلیون دلار در ایلات متحده عربی، ۵۶ میلیون دلار در بلژیک۲۹ ـ محسن هاشمی ثمره: ۱۱ میلیون دلار در قطر، ۵.۹ میلیون دلار درمالزی۳۰ ـ علی لاریجانی:۱۸۵ میلیون ایورو در استرالیا،۱۶ میلیون ایورو در امارات متحده عربی، ۱۱۲ میلیون ایورو در مالزی۳۱ ـ عباس آخوندی:۹ میلیون دلار در امارات متحده عربی، ۵۰۲ میلیون دلار در بانک بیروت۳۲ ـ محسن رفیق دوست، ۱۲۹ میلیون دلار در بلژیک، ۴۴ میلیون دلار درکویت، ۹۲ میلیون دلاردر کویت۳۳ـ حمید حسینی:۳۰ میلیون دلارمالزی، ۸۲ میلیون ایورو در اسپانیا۳۴ ـ محمد حسینی:۱۴ میلیون دلار در ایالات متحده عربی، ۷ میلیون دلار در کویت، ۳ میلیون دلار درترکیه، ۱۱ میلیون پوند در....۳۵ ـ محمود حسینی: ۳.۲ میلیون دلار درترکیه، ۱۱.۴ میلیون دلار در کویت۳۶ ـ مجتبی هاشمی ثمره:۲۸ میلیون دلار در اسپانیا، ۷۶ میلیون دلار در ایالات متحده عربی، ۱۲۴ میلیون دلار در مالزی۳۷ ـ کامران دانشجو: ۷۶ میلیون یورو در استرالیا، ۷.۲ میلیون دلار در مالزی۳۸ ـ احمد رضا رادان: ۹۸ میلیون دلار در ایالات متحده عربی، ۶۵ میلیون دلار در کویت، ۱۲۱ میلیون دلار در افریقای جنوبی۳۹ ـ یدالئه جوانی:۲۲ میلیون دلار در ایلات متحده عربی،۵ میلیون دلار درهند،۲۳ میلیون دلار در پرتقال۴۰ ـ غلام رضا فیاض: ۶۵ میلیون دلار در مالزی، ۴۰.۹ میلیون دلار در کویت۴۱ ـ رضا فیاض: ۲۳ میلیون دلار در ایالات متحده عربی،۱۷ میلیون دلار در ترکیه، ۷ میلیون دلار در ایتالیا۴۲ ـ علی مباشری: ۱۲ میلیون دلار در بلژیک، ۱۹ میلیون دلار در مالزی، ۴۲ میلیون دلار در کویت۴۳ ـ محمد نقدی:۱۴۲ میلیون ایورو در ایالات متحده عربی،۲۴ میلیون دلار در ایالات متحده عربی،۶۶ میلیون دلار در مالزی۴۴ ـ فرهاد دانشجو : ۲.۳ میلیون دلار در ایالات متحده عربی، ۵.۶ میلیون دلار در ترکیه۴۵ ـ خسرو دانشجو:۱۱ میلیون دلار در ترکیه، ۷ میلیون دلار در جمهوری چک۴۶ ـ حمیدی حسینی:۴.۲ میلیون در مالزی، ۲۸ میلیون در ایالات متحده عربی۴۷ ـ محمد باقری خرازی:۱۲۰میلیون دلار در لبنان،۸۶ میلیون دلار در ایالات متحده عربی،۴۲ میلیون دلار در برکلی بانک آفریقای جنوبی۴۸ ـ مهدی هاشمی ثمره:۵.۷ میلیون دلار در ترکیه، ۴۴ میلیون دلار در کویت۴۹ ـ حمید رسائی: ۶۲ میلیون دلار در مجارستان،۳۲ میلیون ایورو در آلمان، ۱۸ میلیون پوند در انگلیس، ۱۴ میلیون دلار در امارات متحده عربی۵۰ حسین موسوی اردبیلی: ۲۱ میلیون دلار در کویت، ۱۱۰ میلیون دلار در ایالات متحده عربی،۳۲ میلیون دلار در مالزی۵۱ـ علی مبشری: ۷ میلیون ایورو در استرالیا،۲۲.۴ میلیون دلار در ایالات متحده عربی۵۲ ـ حسین شریعتمداری:۲۲۵ میلیون دلار در ایالات متحده عربی،۵۴ میلیون دلاردرآلاناخل کمپانی، ۶۵ میلیون ایورو در«ح.س. ب. س» بانک انگلیس۵۳ ـ حسین شاهمرادی:۵۶ میلیون دلار در ایالات متحده عربی، ۶۴ میلیون دلار در مالزی،۷ میلیون دلار درهند۵۴ ـ کامران دانشجو: ۲۴ میلیون دلار در ژاپن، ۴۳ میلیون دلار در مالزی۵۵ـ داوود احمدی نژاد ۵۵ میلیون دلار در ایالات متحده عربی،۴۸ میلیون ایورو در ایالات متحده عربی، ۸ میلیون دلار در بانک پترزبورگ روسیه۵۶ ـ عبدالئه عراقی: ۸۴ میلیون دلار در ایالات متحده عربی، ۱۲۷ میلیون دلار در لبنان، ۶۷ میلیون دلار درمالزی ،مبلغی نا مشخص در بانک سوئیس۵۷ ـ بهاالدین حسینی هاشمی: ۴۵ میلیون دلار در ایالات متحده عربی،۸۰ میلیون دلار در مالزی۵۸ ـ محی الدین فاضل هرندی:۵۲ میلیون دلاردرعمان، ۴۵ میلیون دلار در عربستان سعودی۵۹ ـ احمد جنتی: ۴۵۰ میلیون ایورو در بلژیک، ۱۴۳ میلیون دلار در الناخل کمپانی، ۱۲۴ میلیون دلار در ایالات متخده عربی،۲۶۷ میلیون دلار در مالزی،۱۱۸ میلیون دلار در آفریقای جنوبی و مبلغی نامشخص در بانک سوئیس۶۰ ـ علی جنتی:۳۵ میلیون دلار در ایلات متحده عربی،۱۵۵ میلیون دلار در ترکیه، ۵۵ میلیون دلار در آلمان ، مبلغ نا مشخص در بانک سوئیس۶۱ ـمرتضی رفیق دوست: ۱۲۰ میلیون ایورو در آلمان، مبلغی نا مشخص در بانک سوئد۶۳ ـ م. ح.پارسا:۴۳ میلیون دلار در ترکیه،۱۲ میلیون دلار در مالزی،۶۴ ـ فاطمه عسگر اولادی: ۴۳ میلیون دلار در قطر،۱۶ میلیون دلار در ترکیه۶۵ ـ علی اکبر محتشمی: ۱۲۵ میلیون دلار در شارجه، ۸۵ میلیون دلار در کویت، ۲۰۰ میلیون دلار در مالزی، مبلغ نامشخص در بانک سوئیس۶۶ ـ یاسر بهرامانی هاشمی: ۲۲ میلیون ایورو در آلمان، ۱۲ میلیون ایورو در استرالیا، ۱۴ میلیون دلار در ایالات متحده عربی۶۷ ـ غلام علی حداد عادل:۱۲ میلیون دلار در ترکیه، ۲.۴ میلیون دلار در مالزی، ۴۳ میلیون دلار در ایالات متحده عربی

var obj = SHARETHIS.addEntry({
title: "پول مقامات و رهبران جمهوری اسلامی در خارج از کشور",
url: "http://enghelabe-eslami.com/آخرین-اخبار/6485-2010-12-23-14-54-17.html",
description: "",
updated: "0000-00-00 00:00:00"
}, {button: true});
var id = "sharethis_" + obj.idx;
var x = document.getElementById(id);
obj.attachButton(x);

۱۳۸۹ آذر ۲۳, سه‌شنبه

شب دهم 88الگويي براي روزدهم 89


اگريادتان باشدسال گذشته درشب دهم محرم درجماران زماني که سيل جمعيت تاساعت24يکسره شعرميدادنند.همان اطلاع رساني بود که چنان روزدهمي(عاشورايي)رارقم زد پس شب دهم اطلاع رساني يادتان نرود.شهدا نظاره گرند

۱۳۸۹ آذر ۲۰, شنبه

روزدهم
















روزدهم رااين بارنه سرخ که آنراسبزميکنيم..........فقط يک لحظه ياد شهداي جنبش رامرورکنيد

۱۳۸۹ آذر ۱۴, یکشنبه

چگونه از مصادیق جنگ نرم دوری کنیم ؟

1_ فقط صدا وسیما را مشاهده کنیم.2_ بجز رهبری به چیز دیگری فکر نکنیم3_ به خرافاتی مانند عید نوروز و چهارشنبه سوری .....دامن نزنیم.4_ از اینترنت فقط برای ثبت نام یارانه ها و انتخاب واحد استفاده کنیم.5_ گرانی و تورم را باور نکنیم و به آمارهای دولتی اعتماد صد در صد داشته باشیم.6_ از قوانین مدرن اسلام مانند سنگسار ,شلاق,قطع دست ...دفاع کنیم و همواره بدون سوال و پرسش در آغوش اسلام باشیم.7_ از آینده کشور تصویر تاریکی ارائه ندهیم و به شایعاتی مانند بی کاری جوانان,گرانی ,فساد مسئولان و خلاصه ناکارآمدی حکومت دینی توجه نکنیم8__بیانات مراجع و علما ودانشمندان اسلام مانند آیت الله نوری همدانی,گلپایگانی و مصباح را بی کم وکاست بپذیریم.(اینجا کلیک کن ,تا یاد بگیری که چطوری یه مقلد واقعی باشی)9_ همه دنیا را دشمن بدانیم و همه منتقدین را جاسوس بنامیم (بخصوص موسوی و رهنورد و کروبی و همچنین خاتمی)10_ از سلیقه و نظر خود برای لباس پوشیدن استفاده نکنیم و فقط آنگونه لباس بپوشیم که مسئولین می خواهند وتشخیص می دهند.11_ به هیچ وجه از مسئولین انتقاد نکنیم و آنگونه سخن بگویم که مسئولین می پسندند12_ به احادیثی که در مورد رهبری نازل می شود شک نکنیم.13_ به هیچ خبری بجز بیست و سی اعتماد نکنیم.14_ از رنگ سبز فاصله بگیریم و تا جای که می توانیم حتی سبزی خوردن هم نخوریم15_ فریب روشنفکران را نخوریم و از واژه های مانند دمکراسی, حقوق بشر , آزادی بیان ,حقوق زنان ,...متنفر باشیم16_تمام حرفهای احمدی نژاد را جدی بگیریم و باور کنیم17_ با صدای بلند نخندیم18_ به حقوق اسلامی زنان که مانند گوهری در صدف هستند احترام بگذاریم و اجازه ندهیم که این گوهر از صدف خارج شود19_ از موسقی و مصادیقش (هندزفری , mp3 player و...) فاصله بگیریم20_ از کلمات انگلیسی استفاده نکنیم و عربی را پاس بداریم21_ با شنیدن کلمه بسیجی ,واژه های مانند جنایتکار و مزدور و کاسه لیس را در ذهنمان تدای نکنیم. 22_از کلماتی مانند ساندیس خور ,مموتی ,ولایت وقیح ... استفاده نکنیم.23_بازی های رایانه ای, PEPSIو Nestleرا تحریم کنیم24_ درست است که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند ولی باید همواره آمریکا را مسئول تمام بدبختی ها ,خرابکاری ها و ناکارآمدی های کشور معرفی کنیم. 25_ فراموش نکنیم که اسلام همان رهبری است و ملت ایران هم همان احمدی نژاد است.26_ من که دیگه مخم نمی کشه ,شما اگه مصادیق دیگه ای سراغ دارید بهش اضافه کنید تا ما هم یاد بگیریم و بهش عمل کنیم.....

این کجا و آن کجا – ايرج ميرزا


کارگر در زیر کار و دخترک در زیر یار هردو مینالند اما این کجا و آن کجا
یک منار در اصفهان و یک منار زیر پتو، هر دو جنبانند اما این کجا و آن کجا
دختر دروازه غار و دختر دریا کنار هردو عریانند اما این کجا و آن کجا
نو عروس در حجله و جنگجو در کاروزار، هردو خونینند اما این کجا و آن کجا
بند تنبان فاطی و کرست زی زی خانوم، هردو چسبانند اما این کجا و آن کجا
نیزه داران در مصاف و بیضه داران در لحاف، هردو در رزمند اما این کجا و آن کجا
خشت سازان در بیابان، عشقبازان در اتاق، هر دو میمالند اما این کجا و آن کجا
چرخ و دنده زیر ماشین، مردوزن زیر لحاف، هر دو در گیرند اما این کجا و آن کجا
میترا با روژ لب، مش حسن با ماله اش، هردو میمالند اما این کجا و آن کجا
بوسه های دلبر و نقل و نبات و با قلوا، هردو شیرینند اما این کجا و آن کجا
دانه فلفل سیاه و خال مه رویان سیاه، هردو جانسوزند اما این کجا و آن کجا
چکمه خانم شهین و چکمه شمر لعین، هردو از چرمند اما این کجا و آن کجا
شکر مازندران و شکر هندوستان، هردو شیرینند اما این کجا و آن کجا
بچه در قنداق و آخوند در وطن هردو می رینند اما این کجا و آن کجا

۱۳۸۹ آبان ۲۱, جمعه

ليلا اوتادي (هند جگرخوار)

هند جگرخوارمي خواهد با خون آزادي پله ترقي راطي کند.دزتاريخ هنر بي سابقه است

۱۳۸۹ آبان ۱۶, یکشنبه

جوابی به سبک ا.ن. به اظهارات نصرالله در مورد تمدن پارسی


آن موقع که شما اعراب به ايران حمله کرديد ، وحشی گری کرديد ، حتی سالها بر مردم ايران مسلط بوديد ، هيچ غلطی نتونستيد بکنيد ، اين فرهنگ و تمدن ايران بود که بر شما اثر گذاشت ، تازه در همون اوج وحشی گری شما فردوسی بزرگ گفت:
بسی رنج بردم در اين سال سی عجم زنده کردم بدين پارسیهمون موقع به لطف ايرانيان غيوری همچون فردوسی ، فرهنگ و تمدن پارسی زنده بود.الان که ديگه پشم و پيل شما اعراب ريخته.ديگه حتی آب بينی خودتون رو هم نمی تونيد بالا بکشيد.از تمدن پارسی صحبت نکنيد.پشم و پيل اين عرب و عرب زاده ای هم که امام و قائد شماست هم ريخته.ديگه ممه رو لولو برده، بچه های 3 ساله ايرانی هم برای اين امام و قايد شما ، تره هم خورد نمی کنند.جناب نصرالله ، آب رو بريز همانجا که می سوزه .اگه می خوايين بيشتر از اين پشم و پيل و يال و کوپالش نريزه ، بياييد اين عموزاده تان را ورداريد ببريد لبنان ، پيش خودتان در سرزمين آباء و اجداديش.حالا اينا بی سرزمين موندن ، چرا ملت ايران بايد تاوانش روبده ، اصلا يک گوشه های از همون سرزمينهای غزه رو بدين به اين اعراب قريشی ، برن همونجا.يا اينکه يک گوشه ای از صحرای عربستان و سرزمين حجاز هم شد، بشه.

آن چه رژیم با ما کرد و آن چه ما باید با رژیم کنیم

تصور این که بتوان بر رژیمی که تمامی اخلاقیات را در طول نزدیک به 32 سال زیر پا گذاشته است بدون پایبندی به اخلاق غلبه کرد تصوری نادرست است. جمهوری اسلامی یک دیکتاتوری متداول و معمول نیست که بخواهد به سلب آزادی های سیاسی اکتفاء کند. این رژیم، دشمن آزادی های سیاسی، اجتماعی، مدنی، فرهنگی و حتی ابتکارات اقتصادی و علمی است. با علوم اجتماعی دشمنی دارد و رشته های دانشگاهی را تعطیل می کند و در پاسخ هر اعتراضی آدم می کشد. این رژیم با فرهنگ و تاریخ و حتی محیط زیست ایران دشمن است و آنها را به طور فکر شده و برنامه ریزی شده از بین می برد. اما در ورای همه این ها، رژیمی است که به انسانیت و اخلاق جامعه ایرانی پرداخته است و تصمیم دارد آنها را به طور بنیادین از میان برد.
جمهوری اسلامی و طراحانی که از چند سال قبل از انقلاب محتوای آن را طراحی کردند می دانستند که برای پیشبرد مقاصد خویش باید به پست ترین و عقب مانده ترین لایه های جامعه مراجعه کنند و با بهره برداری از دو عنصر فریب و زور در آنان جهل و احساسات مذهبی و عاطفی توده ها را مورد استفاده قرار دهند. و چنین کردند. نبود روشنگر در درون جامعه ی ایرانی در نیمه ی اول دهه ی پنجاه خورشیدی سبب شد که این طرح، در نیمه ی دوم این دهه، با موفقیت اجرا شود. بدیهی است که آن زمان ما جانباخته و چریک زیاد داشتیم اما روشنگر و روشنفکر اندک. جامعه با باور این که می تواند با یک تغییر سیاسی روزگار بهتری از حیث مادی و یا غیرمادی فراهم کند سرنوشت خویش را به کسانی سپرد که می دانستند برای تهی کردن جامعه از ارزش های انسانی، مانند شرافت، کرامت، همنوع دوستی و شجاعت، چگونه باید رفتار کنند.
در حالی که اسدلله لاجوردی و حبیب الله عسگراولادی - هردو تازه مسلمان - در زندان های ما یک نسل انسان پاک و صدیق را هزار هزار اعدام می کردند تا نیروهای مقاوم جامعه را از میان برده باشند، همین باند در بازار و نهادهای اقتصادی در حال سازماندهی فقر بودند تا بازتولید نیروهای مقاوم در جامعه ی ایرانی را نیز ناممکن کنند و دهه ها کشور را زیر سیطره ی خویش نگه دارند. متحد تاریخی آنان، روحانیت، در کنارشان بود. با تمام دشمنی تاریخی اش با نوآوری علمی و تحول دمکراتیک و تمام آز و طمع و شهوت رانی سرکوب شده در وجودش، که در طول سده ها، به عقده ای تاریخی میان آخوندها تبدیل شده بود. این دو محور نیاز داشتند به بازوی اجرایی، به آدمکش و شکنجه گر و سرکوبگر. نیروهای مادون طبقاتی که رژیم شاه تحویل جامعه ی ایرانی داده بود و نیز قشرهای و لایه های سنتی و در نهایت روستایی های در جهل نگه داشته شده بدنه ی دستگاه مرگ و سرکوب را تشکیل دادند. مثلث فقر، جهل و زور شکل گرفت. جنگ به عنوان نعمت الهی آمد و اجازه داد یک میلیون نیروی انسانی مفید دیگر را نیز از میان ببرند.
در سایه ی یک یورش تاریخی برنامه ریزی شده به ایران و ایرانی، دشمنان خارجی ملت ایران با همدستی دشمنان داخلی مردم ایران توانستند سرنوشت ما را به دست بگیرند. در طول سی و دو سال، بیش از یک صد هزار نفر را به جرم سیاسی کشتند، چند میلیون نفر را به مرگ های غیر طبیعی کشتند، بزرگترین آمار اعتیاد در جهان را به ایران تحمیل کردند، ارزانترین مواد مخدر در جهان را به مردم هدیه کردند، بالاترین میزان روان پریش به تناسب جمعیت خود را در جهان برای مردم ایران به وجود آوردند، فقیرترین ملت جهان به تناسب ثروت در اختیار یک کشور را به وجود آوردند، بالاترین آمار جرم و جنایت و تن فروشی و کودکان خیابانی را به تناسب جمعیت خویش پدید آوردند و 80 درصد جامعه ی ایرانی، یعنی نزدیک به 50 میلیون انسان را، به زیر خط فقر کشیدند، آلوده ترین هوای جهان را برای پایتخت آن و 12 میلیونی ساکنان آن تدارک دیدند؛ سهمگین ترین ضربه را در تاریخ ایران به محیط زیست وارد کردند، بیشترین ثروت را در تمام طول تاریخ از کشور خارج کردند، 10 میلیون ایران را زیر خط فقر مطلق – درآمد زیر 2 دلار- قرار دادند، بالاترین آمار جرم و جنایت را در طول تاریخ اجتماعی ایران برای مردم پدید آوردند، بیشترین آمار طلاق و از هم پاشیدگی خانواده و جوانان مجرد ناتوان از ازدواج را ارائه دادند. بیشترین میزان خفقان و سرکوب را به تناسب پتانسیل رشد فکری و فرهنگی و سیاسی و اجتماعی جامعه به آن اعمال کردند و میزان گسترش خرافه و جهل مذهبی را به نسبت میزان ابزارهای روشنگری و آگاه سازی موجود در تاریخ ایران به جامعه تحمیل کردند و در نهایت، بیش از هر حکومت دیگری حقوق و ثروت ها و سرزمین های ایران را به خارجی واگذار کردند و در نهایت ایران را در آستانه ی بزرگترین خطری که می تواند آن را نابود سازد، یعنی جنگ اتمی و نابودساز، زلزله های نابودساز و نیز قوم گرایی و تجزیه ی ایران... قرار دادند.
به آسیب روانی و اخلاقی و ارزشی بنیادین که قابل آمار نیست اشاره نکنیم. به تهی شدن انسان ایرانی در حد میلیونی از اخلاق و ارزش و فرهنگ خود. با یک چنین کارنامه ای می بینیم که هنوز میلیون ها ایرانی با اشتباه گرفتن زنده بودن به جای زندگی به روزمره گی خود دچار هستند، کم یا بیش ناراضیند اما نه توان، نه شجاعت و نه آگاهی کافی دارند که بخواهند برای تغییر این شرایط کار خاصی کنند. می ماند آن اقلیتی که آگاهند، شجاعت دارند و می خواهند کاری کنند. این اقلیت چند درصد از جامعه را تشکیل می دهد؟ آماری در دست نیست. حدس است و گمان. اما برای پیروزی بر رژیمی که بنیادهای جامعه را سست کرده و اینک سرانجام و پس از سی و دوسال دشمنی و جنگ با ملت ایران، خود نیز بنیادش سست شده است نیاز به میلیون ها نفر نیست. نیاز است به اندکی که بتوانند سه ویژگی را تامین کنند: با هم کار جمعی کنند، برنامه داشته باشند و در مسیر اجرای برنامه ی خود سازماندهی و انضباط داشته باشند. همین سه خصلت برای پایین کشیدن رژیم توسط همین اقلیتی که هنوز در جامعه ی ایرانی وجود دارد کافی است. وظیفه ی ماست که با کنار گذاشتن کلیشه ها و تکرارهای بی سرانجام با دیدی تازه و روش های خلاقانه در مسیر سازماندهی این اقلیت شاید یک درصدی با توجه و تکیه به سه خصلت بالا- کار مشترک، برنامه و انضباط- بکوشیم و مطمئن باشیم که اگر این سه ویژگی باشد، پیروزی هم خواهد آمد.
http://www.didgah.net/maghalehMatnKamel.php?id=23276

۱۳۸۹ آبان ۱۵, شنبه

یارانه داران!




یارانه داران!

غم مخور دوران بی پولی به پایان می رسددارد دادن این یارانه ها استان به استان می رسد مبلغش هر چند فعلاً قابل برداشت نیست موسم برداشت حتماً تا زمستان می رسد در حساب بانکی ات عمری اگر پولی نبود بعد از این یک پول یامفتی فراوان می رسد چند سالی مایه داران حال می کردند و حال نوبت حالیدن یارانه داران می رسد شهر، کلاً شور و حال دیگری بگرفته است بانگ بوق و سوت و کف از هر خیابان می رسد آن یکی با ساز، رنگ گلپری جون می زند این یکی با دنبکش، بابا کرم خوان می رسد عمه صغرا پشت گوشی قهقهه سر داده است شوهرش هم با کباب و نان و ریحان می رسدمش رجب، آن گوشه هی یک‌ریز بشکن می زند خاله طوبا هم کمر جنبان و رقصان می رسد تا که بابام این خبر را در جراید خواند گفت: خب خدا را شکر پول کفش و تنبان می رسد مادرم هم خنده‌ی جانانه ای فرمود و گفت: پول شال و عینک و یک جفت دندان می رسد بی بی از آن سو کمی تا قسمتی فریاد زد: خرج استخر و سونام، ای جانمی جان می رسد خان عمو با کیسه و زنبیل و ساکش رفته بانک تا بگیرد آنچه را فعلاً به ایشان می رسد اصغری در پای منقل، بود سرگرم حساب تا ببیند پول چندین لول، الآن می رسد خاله آزیتا که یادش رفته فرمی پر کند طفلکی از دور با چشمان گریان می رسد" مصطفی مشایخیبا تشکر از خزان

۱۳۸۹ آبان ۱۰, دوشنبه

عیال‌وارترین مرد ایران+ عکس

همشهری سرنخ در شماره 68 خود گزارشی خواندی از عیالوارترین مرد ایران را به همراه عکس‌های دیدنی از این خانواده منتشر کرده که بخش‌هایی از این گزارش در ادامه می‌آید:با 26 زن، 195 فرزند و بیش از200 نوه و نتیجه در خانه‌ای در شمال کشور زندگی می‌کرد. تعداد فرزندان او آن‌قدر زیاد بود که برای انتخاب نام آنها با مشکل روبه‌رو شده بود. دو گوسفند، 50 کیلو برنج، 20 کیلو آرد، هفت کیلو حبوبات، چهار کیلو روغن، یک کیلو چای و 10 کیلو قند و شکر مصرف روزانه خانه آنها بود. درباره حاجعلی حق‌پناه صحبت می‌کنیم؛ مردی که در دهه 50 به خاطر خانواده پرجمعیتش تیتر یک روزنامه‌های کشور شد. حالا 34 سال از مرگ حق‌پناه می‌گذرد و خانواده حق‌پناه‌ها جمعیتشان خیلی بیشتر از قبل شده. آن‌قدر که محاسبه تعداد خانواده برای خودشان هم سخت است. خبرنگار و عکاس سرنخ برای اینکه از اوضاع و احوال این خانواده پرجمعیت بعد از مرگ حاجعلی باخبر شوند؛ درست روزی که اعضای این خانواده برای ولیمه دور هم جمع شده بودند؛ شال و کلاه کردند و به روستای جوجاده رفتند.اگر سری به جوجاده، روستایی بین قائمشهر و ساری بزنید؛ اولین موضوعی که توجه شما را به خود جلب می‌کند تعداد بی‌شمار افرادی است که نام خانوادگی‌شان حق‌پناه است. آنها همه از بازماندگان مردی به نام حاجعلی حق‌پناه هستند که به خاطر تعداد زیاد همسر و فرزندانش نامش به روزنامه‌ها راه یافت.«من خودم هم حق‌پناه هستم. با کدامشان کار دارید؟!» اینها را راننده تاکسی‌ای می‌گوید که ما از او سراغ خانواده حق‌پناه را می‌گیریم. اکثر ساکنان روستای جوجاده از بچه‌ها، نوه‌ها، نتیجه‌ها و ندیده‌های حاجعلی حق‌پناه هستند که با جمعیت زیادشان روستا را به نام خود درآورده‌اند. راننده می‌گوید: «حتی مسجدی که در مرکز جوجاده قرار دارد زمینی بوده که حاجعلی حق‌پناه به اهالی اهدا کرده تا مراسم‌شان را آنجا برگزار کنند. نام حاجعلی را می‌توانید روی سر در این مسجد که بخش‌هایی از آن هنوز نیمه‌کاره مانده ببینید.»اینجا همه حاجعلی را به خاطر تعداد همسرها و فرزندان بی‌شمارش به علاوه نفوذ و ثروتی که داشته می‌شناسند. حاجعلی در یک خانواده فقیر به دنیا آمد اما با سعی و تلاش در سن 24 سالگی صاحب مال و املاک زیادی شد. حق‌پناه بزرگ سرانجام در سن 95سالگی به خاطر کهولت سن و به مرگ طبیعی فوت کرد. آن زمان کوچکترین فرزند حاجعلی که از همسر بیست و ششمی‌اش بود؛ سه سال بیشتر نداشت. حالا اگرچه حاجعلی و زن‌هایش همه به رحمت خدا رفته‌اند اما هنوز که هنوز است چرخ روستای جوجاده به کمک پسران، دختران، نوه‌ها، نتیجه‌ها و ندیده‌های حق‌پناه می‌چرخد.از آمل تا بابل«خودمان هم آمار دقیقی از تعداد فرزندان پدرمان نداریم. تا به حال فرصتی هم پیدا نکرده‌ایم که شجره‌نامه‌ای از خاندانمان تهیه کنیم.» اینها را حسن، یکی از پسران زن ششم حاجعلی می‌گوید. او 65 سال دارد و وقتی حرف به اینجا می‌رسد که خودش چند زن دارد با خنده ادامه می‌دهد؛ «من یک زن بیشتر ندارم در عوض خدا به من نه دختر و یک پسر داده، راستش خانمم تحمل هوو ندارد. خدا نکند از کار خانمی تعریف کنم آن شب را باید بیرون از خانه بخوابم.» در میان پسران حاجی تنها چند نفرشان هستند که مانند پدر چند همسر گرفته‌اند اما هیچ‌کدام نتوانسته‌اند رکورد پدرشان را در این زمینه بشکنند اما نکته جالب اینجاست که نه خود حاجی و نه پسرانش تا به حال کارشان به طلاق نکشیده است و همسرانشان به‌خوبی و خوشی با هم زندگی می‌کنند. حسن می‌گوید: «زن اول پدرم عاروس نام داشت. پدرم زمانی که 24 سال داشت با این زن که آن زمان 18 ساله بود؛ ازدواج کرد.»به گفته حسن، پدرش در اکثر شهرهای مازندران همسر داشته و تا آنجا که او می‌داند پدرش برای زن‌هایش شش خانه خریده بوده؛ «از آمل گرفته تا بابل، قائمشهر، نکا، ساری، زرین‌کلاه و... پدرم زن گرفته بود.» پسران حاجعلی درباره راه و روش زندگی پدرشان حرف‌های زیادی برای گفتن دارند؛ «پدر کارهای زیادی انجام می‌داد. او در حدود 20 هکتار مزرعه گندم، جو، برنج و پنبه داشت و زن‌هایش پا به پایش در مزرعه کار می‌کردند.»حق‌پناه بزرگ مرد کاری و پرتلاشی بود. او در کنار مزرعه‌داری دستی هم در خرید و فروش دام داشت. برای همین مجبور بود به شهرهای مختلف سفر کند و گاو وگوسفندهایش را بفروشد. شاید یکی از دلایلی که باعث شد حاجعلی 26 زن را به عقدش دربیاورد؛ همین سفرهای زیاد بوده است؛ «به نظر ما یکی از دلایل اینکه پدرمان زیاد زن گرفته، می‌تواند سفرهای زیادی باشد که او می‌رفته. مثلا مادر حسن‌آقا که نامش محرم بود و مادر من و یک خانم دیگر از زن‌هایی بودند که پدرم آنها را در آمل دیده و با آنها ازدواج کرده بود.»غلامرضا کوچکترین پسر حاج علی است. او 35 سال دارد و نام دخترش که کوچک‌ترین نوه حاجعلی به حساب می‌آید را به احترام مادر خدا بیامرزش مهتاب گذاشته است؛ «مهتاب زن آخر حاجی بود. او 14 ساله بود که به عقد حاجعلی 70ساله درآمد. مردم روستا مدعی بودند که حاجعلی او را از بقیه همسرانش بیشتر دوست دارد.»خانه‌ای برای 12 هووخانه حاجعلی در جوجاده تا سال 73 همچنان پابرجا بود اما در همان سال، وقتی زن‌های فامیل دور هم جمع شدند تا برای غلامرضا، پسر کوچک خانواده آش پشت پای سربازی درست کنند، به خاطر شیطنت بچه‌های فامیل، خانه آتش می‌گیرد و بیشتر یادگاری‌های به‌جا مانده از حاجعلی در میان شعله‌های آتش می‌سوزد. آخرین پسر حاجعلی در این‌باره می‌گوید: «زیر خانه پدر کاه زیادی جمع کرده بودیم. آن روز بچه‌های کوچک شیطنت کردند و با آتش زدن کاه‌ها خانه را به آتش کشیدند. خوشبختانه شخصی در این حادثه آسیب ندید اما خانه پدریم با همه یادگاری‌هایش سوخت.»خانه اصلی حاجعلی در بالاترین نقطه روستا و روی تپه‌ای بلند قرار گرفته بود. جایی که به قول حسن، هم به ساری مشرف بود و هم قائمشهر. بعد از آن آتش‌سوزی، بعد از پاکسازی بقایای خانه سوخته، آنجا را به باغ تبدیل کردند و درختان نارنگی، پرتقال و انار زیادی آنجا کاشتند؛ «پدرم عاشق خانه‌اش بود و تا جایی که به خاطر دارم؛ او با 12 زن خود و همه فرزندانش در آن خانه به خوبی و خوشی زندگی می‌کردند.» این‌ها را علامرضا اضافه می‌کند در خانه حاجعلی 12 هوو و فرزندانشان به خوبی و خوشی زندگی می‌کردند. همسران حق‌پناه بزرگ به خوبی کارها را بین خود تقسیم کرده و با هم کنار آمده بودند. حسن درباره زندگی در خانه پدری‌اش می‌گوید: «آن زمان مادرانمان در حیاط خانه یک گهواره سراسری با پارچه درست می‌کردند و بچه‌ها را در آن می‌خواباندند. کارهای خانه بین زن‌ها تقسیم شده بود. یکی از آنها فقط مسوول نگهداری از نوزادان بود.»حاجعلی برای اینکه نظم و انضباط را در خانواده پرجمعیتش برقرار کند؛ گاهی مجبور می‌شد ابروهایش را درهم بکشد و با توپ و تشر اوضاع را آن‌طور که دلش می‌خواهد سر و سامان دهد. او مرد خانواده‌داری بود و تا آنجا که می‌توانست سعی می‌کرد خانواده‌اش را دور هم جمع کند. غلامرضا که یکی از پسران تحصیلکرده حاجعلی است؛ می‌گوید: «پدرم به اتحاد و همبستگی در خانواده خیلی اهمیت می‌داد. حتی در زمان ناهار و شام با اینکه تعداد خانواده زیاد بود اما او در چند نوبت غذا می‌خورد تا دل همه را به دست بیاورد و با همه اعضا خانواده‌اش دور هم بنشینند.»جیره پادگانیسال‌ها پیش وقتی حاجعلی به خاطر تعداد زیاد زنان و فرزندانش سوژه روزنامه‌ها و مجله‌ها شد؛ درباره زندگی‌اش به خبرنگارها گفت: «من در چند نوبت با خانواده‌ام شام و ناهار می‌خورم. اول با یکی از همسرانم و فرزندانمان و بعد هم به نوبت با بقیه غذا می‌خورم. به همین خاطر پرخور شده‌ام!»حق‌پناه بزرگ مرد دست و دلبازی بود و به خاطر کار و تلاش زیادی که انجام می‌داد؛ وضع مالی خوبی به‌هم زده بود. او دوست نداشت به اهل و عیالش بد بگذرد. رشید یکی دیگر از فرزندان حاجعلی در این‌باره می‌گوید: «غذای ما خیلی زیاد بود. ما آن زمان که دور هم بودیم؛ روزی دو گوسفند، بیش از 10 مرغ، 50 کیلو برنج، 20 کیلو آرد، هفت کیلو حبوبات، چهار کیلو روغن، دو کیلو کره، هشت کیلو پنیر، یک کیلو چای و 10 کیلو قند و شکر مصرف می‌کردیم.»غلامرضا در ادامه صحبت‌های برادرش با خنده می‌گوید: «ما در خانه قبلی‌مان جایی داشتیم به اسم بالاخانه. آنجا همیشه یک لاشه گوسفند آویزان بود و به محض اینکه نزدیک بود تمام شود؛ پدرم آن را برمی‌داشت و یک لاشه پرگوشت دیگر آویزان می‌کرد.»به هر حال خرج خانه‌ای که در آن 12 هوو، 195 پسر و دختر و بیش از 200 نوه و نتیجه زندگی می‌کردند، معلوم است که زیاد می‌شود اما حاجعلی به خاطر داشتن زمین‌های زیاد وکشاورزی مناسب می‌توانست هزینه خانواده‌اش را تامین کند. البته این برای زمانی بود که حاجعلی تنها 12 زن داشت اما وقتی تعداد همسران او به عدد 26 رسید؛ حق‌پناه بزرگ مجبور شد برای بقیه زن‌هایش در شهرها و روستاهای اطراف جوجاده خانه بگیرد و هرچند روز یک بار برای سرکشی به وضعیت آنها به شهرها و روستاهای دیگر مازندران رفت و آمد کند. او برای رفت و آمدش هم آدابی داشت که بچه‌ها باید آن را رعایت می‌کردند؛ «پدرمان اسبی داشت به اسم سهند.زمانی که او می‌خواست برای دیدن زن و فرزندانش به شهر دیگری برود با سهند تا لب جاده می‌رفت و از آنجا سوار بنز 190اش می‌شد. وقتی هم که می‌خواست برگردد؛ یکی از دختران یا پسرانش باید با اسب لب جاده می‌رفت و آن‌قدر منتظر می‌ماند تا حاجی از راه برسد و سوار بر سهند به داخل روستا برگردد.»خواستگاری برای هووپسران حاجعلی تا دلتان بخواهد از پدرشان و کارهایی که انجام داده، خاطره دارند اما حتما دختران حق‌پناه هم حرف‌های شنیدنی از پدرشان دارند. برای همین پای حرف‌های آنها می‌نشینیم. روزی که ما برای تهیه گزارش به روستای جوجاده رفتیم؛ بهترین فرصت ممکن برای دیدن بازمانده‌های حاجعلی بود؛ چراکه ولیمه خوران یکی از پسران حاجعلی بود که داشت خودش را برای زیارت خانه خدا آماده می‌کرد.حاجی صنم سومین دختر حاجعلی از زن اولش یعنی عاروس است. او که حالا 85 ساله است، می‌گوید: «آن اوایل حاجی با 12 همسرش در یک خانه زندگی می‌کرد. همه رابطه‌شان با هم خوب بود. وقتی حاجی می‌خواست دوباره ازدواج کند، مادرم خودش چادر به کمر می‌بست و به در خانه آن زن می‌رفت تا او را از خانواده‌اش برای حاجی خواستگاری کند.»به گفته صنم زندگی در خانه حاجعلی خیلی جالب بود چرا که گاهی اوقات در یک هفته چند زن هم‌زمان با هم وضع حمل می‌کردند؛ «حاجعلی در میان 26 زن خود سه تای آنها را از همه بیشتر دوست داشت. اولی مادرم عاروس بود که هم پای حاجی بود. دومی محرم خانم و سوم همسر آخر پدرم، ماتابه بود.» صنم در جواب این سوال که آیا حاجعلی دستِ بزن هم داشته، خنده‌اش می‌گیرد؛ طوری که دندان‌های طلایش به چشم می‌آیند؛ «حاجی سیاست داشت. اگر خشم نمی‌کرد و از زن‌هایش زهرچشم نمی‌گرفت که آنها به راحتی نمی‌توانستند در کنار هم زندگی کنند. او گاهی دستِ بزن هم داشت اما بعدا دلجویی می‌کرد. خلاصه اینکه حاجی خیلی خانواده‌دوست بود.»گوش به آهنگ سطل مسی«به پدربزرگم به این خاطر حاجعلی گدا می‌گفتند که او عاشق حضرت علی(ع) بود و ارادت خاصی به او داشت. به همین دلیل گدای علی لقب گرفت. حتی شعری که روی سنگ مزار او نوشته‌ایم هم بی‌مناسبت با اسم او نیست.» فرامرز حق‌پناه اینها را می‌گوید؛ او اولین نوه حاجعلی است که در سال 51 توانسته دیپلم بگیرد.فرامرز مدتی روی خانواده‌اش تحقیق کرد تا آمار دقیقی از تعدادشان جمع‌وجور کند اما از آنجا که تعداد آنها خیلی زیاد است، از این کار منصرف شد. «در آماری که سال 51 گرفتم متوجه شدم حاجعلی حدود 540 دختر و پسر و نوه و نتیجه دارد. شاید الان حدود 2300 نفر باشیم، شاید هم بیشتر.» فرامرز از حاجعلی خاطرات زیادی دارد.او می‌گوید: «خوب به خاطر دارم که وقتی ما بچه بودیم حاجی برای اینکه دخترها، پسرها، نوه و نتیجه‌هایش را صدا کند، می‌گفت: «آهای. او تعداد زیادی از فرزندانش را به اسم نمی‌شناخت و به همه می‌گفت آهای.»حاجعلی حتی برای صدا کردن بچه‌هایش از سر مزرعه هم رسم و رسوم خاصی داشت. آن زمان تلفن همراه نبود. برای همین حق‌پناه بزرگ به یکی از ستون‌های خانه‌اش سطلی مسی آویزان کرده بود و هر وقت می‌خواست پسرانش را از سر مزرعه به خانه صدا کند، با یک چکش به سطل مسی می‌کوبید تا اعضای خانواده را دور هم جمع کند؛ «یکی از نشانه‌های حاجعلی داسی بود که همیشه همراهش بود. او بدون آن داس هیچ‌جا نمی‌رفت و اعتقاد داشت که ابزار کارش باید همیشه همراهش باشد. پیرمرد جز قند و شکر هیچ چیز دیگری نمی‌خرید. همه محصولات مورد استفاده‌اش را خودش به کمک همسرانش درست می‌کرد. از پشم و پنبه گرفته تا شیر و کره و پنیر.»سفره عقدی برای سه عروسیکی دیگر از خاطرات بامزه‌ای که همه فرزندان و اطرافیان حاجعلی آن را به خوبی به یاد دارند، مربوط به روزی می‌شود که حاجعلی سه نفر از همسرانش را در یک شب عقد کرد. این اتفاق را حسن حق‌پناه به خوبی به خاطر دارد؛ «عاروس، حوا، مریم، ننه خانم، ننه‌جان، محرم خانم، فضه، فاطمه، صغری و ماتابه یا مهتاب تنها چند تن از زنان حاجی هستند.» مدتی که حاجعلی برای فروش دام‌هایش به آمل رفت‌وآمد می‌کرد، از دو دختر اهل روستای «گتاب» خواستگاری می‌کند. یکی از آنها ماتابه بود که آن زمان 14 سال بیشتر نداشت؛ «وقتی پدرمان می‌خواست این دو زن را به عقد خودش دربیاورد، یکی دیگر از دختران روستا هم از او می‌خواهد او را هم به‌عنوان همسر قبول کند. پدرمان هم قبول می‌کند. به این ترتیب او در آن شب سه زن را با هم عقد می‌کند.»با اینکه حاجعلی در طول زندگی‌اش زن‌های زیادی را به عقد خود درآورد اما فقط رضا یکی از پسران حاجعلی که حالا70 ساله است مانند پدرش چند همسر دارد. او تا به حال پنج همسر اختیار کرده است؛ «پدرم قبل از مرگش قصد داشت دختر دیگری را هم به عقد خود درآورد اما دیگر اجل مهلتش نداد. او هر کاری کرد نتوانست از خانواده آن دختر رضایت بگیرد.» بعد از آن ماجرا حاجعلی گفته بود که دخترهای امروزی پرتوقع شده‌اند و به هیچ شرایطی راضی نمی‌شوند.

۱۳۸۹ مهر ۲۹, پنجشنبه

چرا اکثرماایرانیها شباهتهای زیادی به گاووخرداریم

چرا اکثرماایرانیها شباهتهای زیادی به گاووخرداریم.یاشایدهم خر.صاحب گاوتازمانیکه شیرموردنیازش دریافت کند گاوزنده است.اگرغیرازاین باشد کشتارگاه.وبدرفتاری باگاوبیچاره وحتی تجاوزجنسی به آن گاوویاخر.تنها اعتراضشان این است که بکن هارازیادکنند تاصفی نباشد.الآن شرایط همینه.همه مدلی ترتیب این ملت یاامت گاووخررادارن میدن ازهیچکسی صدا درنمیادوفقدغرمیزنند که بکن ها رازیادکنیدتا صفی درکارنباشد.بابا جون این حیوانات هم گاهی جفتکی شاخی چیزی میزنندشماچی...آخه جانشینان خداحرکتی جفتکی................

تاثیر رابطه جنسی بر روی سلامتی

رابطه جنسی بر روی سلامتی افراد تاثیر مستقیم دارد:

1- بهبود حس بویایی: پس از رابطه جنسی ترشح هورمون پرولاکتین افزایش می یابد. این هورمون سبب می گردد تا سلولهای بنیادی مغز نورونهای جدیدی را در پیاز بویایی مغز ایجاد کنند. (در دوران شیردهی نیز این بهبودی حس بویایی در زنان مشاهده می گردد)

2- کاهش خطر بیماریهای قلبی: داشتن بیش از 3 نوبت رابطه جنسی در طول هفته ریسک ابتلا به بیماریهای قلبی را درمردان به نصف کاهش میدهد. رابطه جنسی کلسترول بد خون را نیز کاهش می دهد.

3- کاهش وزن و تناسب اندام: رابطه جنسی یک نوع فعالیت بدنی است. یک رابطه جنسی پرحرارت 200 کالری انرژی می سوزاند، یعنی معادل 15 دقیقه دویدن بروی دستگاه ترد میل(دو ثابت). ضربان قلب فرد برانگیخته (از لحاظ جنسی) از 70 بار در دقیقه به 150 بار در دقیقه افزایش می یابد. انقباضات حین رابطه جنسی باعث تمرین و درگیر شدن عضلات لگن، رانها، باسن، بازوها، گردن و قفسه سینه می گردد. پلاسمای منی مردان حاوی هورمونهای تحریک کننده غدد تیروئید می باشد، که می تواند باعث افزایش متابولیسم پایه در زنان و کاهش وزن آنان گردد.

4- رابطه جنسی باعث افزایش تولید هورمون تستوسترون می شود: این هورمون باعث محکم تر شدن عضلات و استخوان ها می گردد.

5- کاهش افسردگی: زنانی که از لحاظ جنسی فعال بوده و شریک جنسی آنان نیز از کاندوم استفاده نمی کنند، کمتر مستعد افسردگی می باشند. هورمون پروستاگلاندین موجود در منی مردان بوسیله دستگاه تناسلی زنان جذب گردیده و باعث تعدیل هورمونهای زنانه می شود. منی مردان حاوی هورمونهای استروژن و پروژسترون می باشد که هر دوی آنها در بهبود خلق موثر می باشند. زنانی که در معرض منی شوهران خود قرار دارند (رابطه جنسی بدون کاندوم) شادتر می باشند. (البته حاملگی ناخواسته و عدم ابتلا به بیماریهای مقاربتی بایستی در اولویت باشد)

6- تسکین درد:درست قبل ازارگاسم (اوج لذت جنسی) سطح هورمون اکسی توسین به 5 برابر سطح نرمال افزایش می یابد. این هورمون باعث ترشح آندورفین (ضد درد طبیعی بدن) گردیده و هرگونه دردی را تسکین میدهد. رابطه جنسی باعث ترشح هورمون استروژن نیز می گردد که می تواند دردهای قاعدگی را کاهش دهد.

7- سرماخوردگی کمتر: افرادی که 1-2 بار درهفته رابطه جنسی دارند، سطح پادتن ایمنوگلوبین A در بدن آنها 30 درصد بیشتر می باشد. این امر باعث تقویت سیستم ایمنی بدن می گردد.

8- کنترل بهتر مثانه: رابطه جنسی تمرینات کگل طبیعی می باشند و باعث تقویت عضلات مثانه می گردد.

9- دندانهای سالم تر: پلاسمای منی (جذب شده از مخاط مهبل) حاوی روی، کلسیم و دیگر مواد معدنی می باشد که از پوسیدگی دندانها جلوگیری می کند. همچنین آداب برفراری رابطه جنسی، دو شریک جنسی را ملزم به رعایت اصول اولیه بهداشت از جمله مسواک زدن دندانها می کند.

10- سلامت پروستات: برخی اورولوژیستها به رابطه میان تعداد انزال و سرطان پروستات اعتقاد دارند. برای تولید مایع منی پروستات و کیسه منی موادی همچون روی، اسید سیتریک و پتاسیم را از خون میگیرند و آنها را تا 600 برابر تغلیظ میکنند. در این بین هر عامل سرطانزای موجود در خون نیز ممکن است به همراه این مواد و به همین میزان در پروستات تغلیظ و انباشته گردد. رابطه جنسی و انزال مکرر می تواند از انباشته شدن عوامل سرطانزا در درون غده پروستات جلوگیری به عمل آورد. البته ثابت گردیده داشتن رابطه جنسی با چندین شریک جنسی می تواند سرطان پروستات را در مردان تا 40 درصد افزایش دهد. (به خاطر افزایش ریسک ابتلا به بیماریهای منتقله از راه جنسی)

11- افراط در رابطه جنسی برای زنان بی خطر است: رابطه جنسی باعث سفت شدن عضلات شکم و باسن و بهبود ساختار قامتی در زنان می گردد. البته مشروط بر اینکه از بیماریهای مقاربتی ،حاملگی ناخواسته و هرگونه استرس خبری نباشد. زنان یائسه ای که از رابطه جنسی امتناع می ورزند ممکن است دچار آتروفی(تحلیل) مهبل و مقاربت دردناک گردند. تمام هورمونهایی که زنان یائسه به آنها نیاز دارند، از طریق رابطه جنسی سالم با شوهرانشان قابل دریافت می باشد. (رابطه جنسی بدون کاندوم)

12- اما افراط در رابطه جنسی می تواند برای مردان دردسر آفرین باشد: آلت تناسلی مردان ممکن است دچار خراشیدگی و یا تحریک پوستی گردد. همچنین در رابطه جنسی خشن و طولانی مدت بافت آلت تناسلی مردان می تواند دچار آسیب گردد. شل شدن آلت پس از نعوظ و انزال بی علت نیست. هنگام نعوظ آلت مرد از خون پر می گردد. اما پس از آن دیگر خونی در آلت جریان نمی یابد. برای جذب مجدد اکسیژن عضلات آلت بایستی شل گردند. چنانچه شما اجازه ندهید تا آلت شل شده و استراحت کند، با این کار عضلات آلت را از دریافت اکسیژن کافی محروم کرده اید. در بیماری پریاپیسم(priapism) که در آن نعوذ دائمی پدید می آید، آلت ممکن است دچار مرگ سلولی گردد. به همین خاطر پریاپیسم یک اورژانس پزشکی محسوب می گردد.

13- افزایش جریان خون: رابطه جنسی جریان خون به مغز و دیگر اعضای بدن را افزایش میدهد. بنابراین اکسیژن و مواد مغذی بیشتری به ارگانهای بدن رسیده و مواد زاید نیز سریعتر از بدن دفع میگردند.

14- افزایش طول عمر: نرخ مرگ و میر درافرادی که 2 بار درهفته به ارگاسم میرسند، نصف افرادی است که در طول ماه تنها یک مرتبه ارگاسم را تجربه میکنند.

15- رابطه جنسی باعث افزایش سطح هورمون استروژن در زنان می گردد: این هورمون باعث انعطاف پذیری و لغزندگی بیشتر مهبل شده و زنان را در برابر بیماریهای قلبی محافظت می کند.

16- رابطه جنسی در کاهش استرس و اضطراب بسیار موثر است: همچنین رابطه جنسی باعث بهبود کیفیت خواب می گردد.

17- رابطه جنسی چنانچه با عشق توام باشد شفا بخش و درمانگر است: چنانچه کسی را دارید که برایتان اهمیت قائل بوده و دوستتان داشته باشد و در مقابل شما نیز برای وی اهمیت قائل بوده و دوستش داشته باشید، از لحاظ احساسی و جسمی نیز با یکدیگر صمیمی باشید، آنوقت 3-5 برابر کمتر در معرض خطر مرگ زودرس و یا ابتلا به بیماریهای گوناگون قرار خواهید داشت. بخشی از آن به خاطر اثرات مثبت لمس کردن می باشد. در آغوش گرفتن و نوازش کردن باعث تغییر در ترکیبات شیمیایی بدن شما می شود.

18- رابطه جنسی سالم در افزایش اعتماد بنفس و عزت نفس زنان و مردان (به ویژه مردان) می تواند تاثیر بسزایی داشته باشد.

۱۳۸۹ مهر ۲۴, شنبه

خامنه ای قبل از مرگ جسمی دچار مرگ سیاسی شد و تمام شد


خامنه ای تا قبل از 88 در نزد اقلیتی یک چهره خاص ولی کذایی پیدا کرده بود که فرقی بین او و باقی عناصر حکومت به نظر می رسید.ولی بعد از کودتا و جنایاتی که عریان در حق مردم کرد و مردم را به خاک و خون کشیدپرده از چهره اش افتاد و همان معدود کسانی که او را مقدس می پنداشتند متوجه همه چیز شدند.عده ی معدودی بودند که از عمق جهل و تصور غلط از خامنه ای حتی عکس خامنه ای را در خانه شان داشتند ولی بعد از کودتا به یک باره تبدیل به مخالفان حکومت شدند و دست به شعارنویسی علیه خامنه ای زدند.امروز خامنه ای یک مرده سیاسی است و چیزی ندارد که از ترس فرو ریزی آن از جنایت بترسد.به خوبی هم می بیند که چگونه شمشیرهایش را برای مردم از رو بسته است چون اولا چیزی برای از دست دادن ندارد و دوما به دلیل سن بالا فرصتی برای بازگشت در مقابل مردم ندارد.به عبارتی،از 23 خرداد و به سبب آن افشاگری ها و شیوه های مختلف مبارزات مردمی چهره کذایی خامنه ای در هم کوبیده شده است.

نامه‌ای به پسرم: به فرزندانت بگو که در زمان من به نام دين، هموطنان من را کشتند

شنبه، ۲۴ مهر ۱۳۸۹

نامه‌ای به پسرم: به فرزندانت بگو که در زمان من به نام دين، هموطنان من را کشتند


پسرم، داستان خون‌خوارگی ولايت بی‌شرم فقيه، کشتار و غارت به نام دين، و دزدی و دروغ و تقلب به نام اسلام را برای فرزندانت بگو. بگو که حراميان زندگی، نشاط، آرزو، آزادی، امنيت، و آسايش بر ما حرام کرده‌ بودند. بگو که اين وصيت را با خون دل می‌نويسم و اميدوارم که هنگامی که اين خطوط را می‌خوانيد همه شما خرسند باشيد که اين روزهای سياه، خيلی زود به پايان رسيدند.
خبرنگاران سبز/ آرمان ایرانی: پسرم، اکنون که اين نامه را به تو می‌نويسم ، مهر ماه ۱۳۸۹ است . اينجا هنوز تهران و پايتخت کشوری به نام ايران است.شايد زمان تو نام ايران خاطره‌ای شيرين يا تلخ باشد که با بردن نامش احساسی از اندوه و ندامت در خاطر نسل شما ايجاد کند، اندوه به خاطر نبودن کشوری که قديميترين تمدن جهان محسوب می‌شد و احساس ندامت نسبت به گذشتگانی که به خاطر پول و فساد به کشور خود خيانت کردند و به جای اينکه ايرانی باشند بيگانه پرست شدند.پسرم،بد زمانی است، فقر و فساد بيداد می‌کند ، ظلم در تمام شئون زندگی انسان سرک می‌کشد ، حقوق شهروندی حکم محاربه با خدا را دارد، اينجا همه چيز گران است، گوشت قرمز، گوشت مرغ، ماهی حتی تخم مرغ فقط يک چيز ارزان است و آن گوشت و جان آدمی‌زاد است که بهايش فقط يک سانديس است.فرزندم،به اسم عدالت، فقر می‌کارند و به نام وحدت تخم نفاق؛ شرافت را به طرفه العينی سر می‌برند و آزادگی را داغ شکنجه می‌دهند.اگر به نسل ما انگ خيانت و بدبختی بزنی ملالی نيست اما بدان نسل ما هر چه بود به اختيار سرسپرده نشد، نسل ما سوخته نسلی شد که آزادی و آزادگی را بد فهميدند و ولايت فقيه و تشنگان قدرت از اين بدفهمی تا توانستند سوء استفاده کردند.خيلی‌ها از پيش ما رفتند، چه سهراب‌ها و چه نداهايی که در يک لحظه جنون قاتلی زاهدنما در خون غلتيتند، چه ستارگانی که به اتهامات واهی راهی دخمه‌های حکومتی شدند که ۳۰ سال در پشت نقاب جمهوريت و ايرانيت تقيه کرده و مترصد فرصت طلايی برای نشان دادن چهره مخوف خود بود: چهره‌ای خون‌خوار و تشنه قدرت؛ چهره‌ای ظاهرا زاهد اما در باطن دغلکار و تقلب‌گر و وحشی.پسرم،به فرزندانت بگو که در زمان من به نام دين، هموطنان من را کشتند، زندانی و شکنجه و آواره کردند. به فرزندانت بگو که تاريخ اين وصيت‌نامه‌های ماست، آن وبلاگی است که فيلتر شده است، آن سايتی است که سردبيرش در زندان است و زير شکنجه. تاريخ دورغ‌های ناتمام اين حراميان نيست.پسرم،داستان خون‌خوارگی ولايت بی‌شرم فقيه، کشتار و غارت به نام دين، و دزدی و دروغ و تقلب به نام اسلام را برای فرزندانت بگو. بگو که حراميان زندگی، نشاط، آرزو، آزادی، امنيت، و آسايش بر ما حرام کرده‌ بودند. بگو که اين وصيت را با خون دل می‌نويسم و اميدوارم که هنگامی که اين خطوط را می‌خوانيد همه شما خرسند باشيد که اين روزهای سياه، خيلی زود به پايان رسيدند. پسرم، شايد، مهرماه سال ۱۳۹۰، سايه سياه استبداد و فريب و اختناق بر سر ايران نباشد و تو پا به مدرسه‌ تازه‌‌ای و کلاس جديدی از تاريخ بگذاری. اميدارم پسرم، اميدوار، و تو را شاهد می‌گیرم که برای آفریدن اين تاريخ تازه می‌کوشم.

۱۳۸۹ مهر ۱۶, جمعه

خواص چای در درمان افسردگی و کاهش خطر ابتلا به سرطان-آکاایران

خواص چای در درمان افسردگی و کاهش خطر ابتلا به سرطان-آکاایرانارزیابی كاربر: / 3
نوشته شده توسط عارف
چهارشنبه, 13 ژانویه 2010
شاید بتوان گفت چای این نوشیدنی همگانی که بر سر سفره و روی میز بسیاری از مردم جهان، در میهمانی ها، جشن ها ، سوگواریها و ... به عنوان پیش غذا، پس غذا و گاهی غذای اصلی (چای شیرین صبحانه) جای دارد، بعد ازآب یکی از ارزانترین و پرطرفدارترین نوشیدنیهای جهان محسوب می شود . حال ببینیم چای چیست ، از کجا آمده است؟ چه فایده ها و چه ضررهایی دارد؟ انواع آن چیست و نوشیدنی های جایگزین آن کدام است؟


گیاه چای:

تاریخ استفاده از چای ( به علت قدمت آن ) مشخص نیست ولی اصل این گیاه به چین، برمه و تونکن می رسد.
این گیاه علاوه بر چین در هند، سیلان، ژاپن، اندونزی، ویتنام، تبت، قفقاز و ایران می روید.
در قرن هفدهم، اولین بار، چای توسط هلندی ها به اروپا آورده شد و بلافاصله مصرف آن همگانی شده و به سایر نقاط جهان رسید . در میان اروپاییان انگلیسی ها از طرفداران پر و پا قرص این نوشیدنی شرقی هستند.
چای ، گیاهی است بوته ای که گاهی ارتفاع آن تا 8 متر می رسد . برگ های آن به صورت بیضی شکل ، نیزه ای و نوک تیز، سفت و سخت هستند.

چیدن برگ های سبزو جوان گیاه به وسیله دست انجام می گیرد و سپس برای آماده سازی به کارخانه تحویل داده می شود و در کارخانه طی عملیاتی، این برگ های جوان و سبز تبدیل به چای سیاه می شوند.
این عملیات عبارتند از : پژمرده کردن، لوله کردن، برشته کردن، تخمیر دادن، بخار دادن، خشک کردن و بسته بندی کردن.
برای تهیه چای سبز، برگ های سبز چای را کمی برشته کرده و سپس خشک می کنند به همین دلیل چای سبز، رنگ خود را حفظ می کند.

انواع چای :
چای انواع مختلفی دارد که نام هریک بستگی به رنگ آن دارد . مانند چای سیاه، چای سفید، چای سبز و ... که هریک نیز انواعی دارند.

چای سیاه
چای سیاه دارای انواع مختلفی است که هر نوع آن طرفداران خاص خود را دارد . معروف ترین چای سیاه جهان عبارتند از:
1- چای چینی:بهترین نوع آ ن چای دارجلینگ است که در دشت های هیمالیا می روید و عطر آن بوی چغاله بادام را به یاد می آورد.
2- چای کاروان:چای گرم و معطری است که مقدار تئین آن کم است .
3- چای امپریال :مخلوطی از چای و گل یاس که عطر و طعم دود زده دارد.
4- چای یونان بزرگ :چایی است با برگهای نوک طلایی زیبا و طعم مناسب تند که مناسب صبح و بعد ازظهر است .
5- چای های فورمز:که مهمترین آنها " اولانگ بلند" نام دارد. دارای طعم بلوطی و مناسب صبحانه است .

چای های هندی و سیلانی:
این چایها که مورد استقبال انگلیسیها هستند عبارتند از :
پگو پرتقالی:
چایی است ملایم، دارای برگ های بزرگ که چای عصر انگلیسی ها است .پگو پرتقالی شکسته :چای است با برگ های کوچک با طعمی تند و معطر که چای صبحانه و مناسب برای مخلوط کردن با شیر است.
چای قفقازی و روسی:
این چای دارای عطری لطیف و شرقی ( با عطر گل برموگات ) است که ترکیبی از بو و طعم های چای های چینی و هندی را دارد.

چای ایرانی
شاید بتوان گفت بسیاری از چایهای جهان ریشه ایرانی ( ایران باستان ) دارند.اما امروزه آنچه بهعنوان چای ایرانی شناخته می شود، چای شمال ایران به ویژه منطقه لاهیجان است .
چای ایرانی ( نوع مرغوب آن ) در مقایسه با چای های خارجی خالص تر است ، زیرا برای خوش عطر و طعم کردن آن از مواد معطر استفاده نمی شود. اما ایرانیان طبق یک رسم قدیمی از برگ های تازه گل یاس و شمعدانی برای معطر کردن چای سنتی استفاده می کردند.
خواص چای سیاه:
چای نوشیدنی مفیدی برای تصفیه خون از طریق ازدیاد ترشحات کلیوی است ، به هضم غذا کمک می کند، سبب نشاط ، بیداری و مانع خواب آلودگی می شود. برای نقرس و اسکوربوت نیز مفید است. ترکیبات چای
برگ چای ، دارای کلسیم، منیزیم، سدیم، پتاسیم ، پیگمان های فلاوونیک، بازهای پوریک، تئوفیلین، ویتامین، کلروفیل، تانن و کافئین است.
چای سیاه حاوی مقداری کافئین می باشد اما چای سبز فاقد آن است. بنابراین چای سبز آرام بخش تر است.
نیکلا لمری ( گیاه شناس ) می گوید : چای ضمن دور کردن بخارهای بدن حالت نشاط و بیداری به روان می دهد.
مصرف چای بعد از غذا ، به هضم آن کمک می کند ، اما برای پیشگیری از عدم جذب آهن بهتر است 2 ساعت بعد از صرف غذا چای نوشیده شود. برای شیرین کردن چای ، عسل بهترین ماده است . علاوه بر آن شکر سرخ و نبات نیز مفید بوده اما بهتر است بیماران دیابتی از توت استفاده کنند.

چای سبز
اگرچه چای سبز نوشیدنی ملی ژاپنی هاست . اما چینی ها نیز از طرفداران پر و پا قرص این چای بوده و خود ، نوعی چای سبز تولید می کنند که عطرتند گل یاس و گل های دیگر را در خود دارد که به نام " ماندرن بزرگ یاسی " شهرت یافته است . نوشیدن این چای بعد از خوردن غذاهای چینی بسیار دلچسب است .

خواص چای سبز:
چای سبز فواید زیادی دارد . شاید علت آن مربوط به عمل آوری چای در کارخانه باشد . چای سبز یک نوشابه بدون کافئین و پیشگیری کننده از حمله قلبی و سرطان شناخته شده است و یک تونیک ( تقویت کننده ) بسیار مفید است. این چای دارای خاصیت ضد چربی (از هر نوع آن )و مقوی اعصاب بوده و قدری نیز خاصیت تب بری دارد.چای سبز باعث تقویت معده شده و ضمن دفع سموم بدن، نفخ معده را نیز برطرف می کند . چای سبز باعث تقویت حافظه شده و برای افراد افسرده یک داروی ضد افسردگی است. زیرا نوشیدن چای سبز باعث نشاط و سرزندگی می شود.

مضرات نوشیدن چای
نوشیدن چای (از نوع چای سیاه ) پررنگ و غلیظ ممکن است برای عده ای باعث تحریک اعصاب و تپش قلب شود . همچنین نوشیدن چای پررنگ برای خانمها احتمال ابتلا به سرطان سینه را افزایش می دهد .
یکی از شیمیدان های معروف چینی می گوید: " چینی ها هر روز حدود بیست فنجان چای می نوشند ، بدون آنکه ضرری متوجه آن ها باشد، زیرا روشی را که در جوشاندن و دم کردن چای به کار می برند سبب می شود که قسمت عمده ای از ( تانن ) مضر آن خارج شود. "

طریقه دم کردن چای به روش چینی
( این روش مخصوص دم کردن چای سیاه است.)
ابتدا سماور را ازآب صاف ( آب چشمه بهتر است ) پر کرده و بجوشانید .
در مقابل هر فنجان چای که مایلید دم کنید دو انگشت چای ( مقدار چایی که میان انگشت شصت و سبابه قرار می گیرد ) را در قوری ریخته و کمی آب جوش روی آن بریزید .و مدت 2 دقیقه در کناری بگذارید. پس از 2 دقیقه آب آن را خالی کنید . زیرا آب دارای مقدار زیادی ( تانن ) است سپس قوری را از آب جوش پر کرده 3 تا 5 دقیقه آن را روی سماور بگذارید تا دم بکشد.این چای مقدار زیادی از عناصر مضر خود را از دست داده است.
معطر کردن چای
برای معطر کردن چای می توان به آن مقداری گل یاس، گل سرخ، گل بهار نارنج، نعنا، هل، لیمویخشک یا تازه، چند پر زعفران( بسته به علاقه و ذائقه ) را به صورت ترکیبی یا به تنهایی اضافه کرد.برگرفته از سایت تبیان

۱۳۸۹ مهر ۱۳, سه‌شنبه

همگام با بازارطلا فروشان

موقعيت خوبي پيش آمده.ازتمامي اصناف بازاردرخواست ميشود به طلا فروشان بپيوندند.چون اگرحکومت موفق به سرکوب آنها شود.شما ديگرکاري نمي توانيد بکنيد.دوم اينکه پنجشنبه هرهفته راروز همراهي با بازاراعلام کرده وهرکس که وقت وتوان آنراداردبه بازاربيايد.اگر هفته اي فقط 10الي20 هزارنفرازجمعيت12ميليوني تهران به بازارهجوم بياوردنه براي خريد بلکه اعتراض.کم کم اين تعداد بيشتروبيشترخواهد شدودنباله ماجرا که خودتان ميدانيد.بازارنبض حکومت است بياييد ازکارش بيندازيم.همت کنيد

۱۳۸۹ مهر ۴, یکشنبه

آیا این سرزمین ایران مال جوانان است، یا امام زمان، امام رضا، ویا هر شیخ دیگری؟



آیا این سرزمین ایران مال جوانان است، یا امام زمان، امام رضا، ویا هر شیخ دیگری؟
دریافت شده درتاریخ مهر ۴, ۱۳۸۹ نوشته سهراب ارژنگ
tweetmeme_url = 'http://www.fozoolemahaleh.com/2010/09/26/%d8%b3%d8%b1%d8%b2%d9%85%db%8c%d9%86-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%a7%d9%84-%d8%ac%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d8%b3%d8%aa';
tweetmeme_source = 'fozoolemahaleh';
tweetmeme_service = 'bit.ly';
tweetmeme_hashtags = 'iranelection';
tweetmeme_style = 'compact';

Balatarin
Donbaleh
Delicious
هم میهنان گرامی، اجازه فرمایید برای یک بارهم که شده، و برای همیشه این موضوع مهم و حیاتی را بررسی کنیم که صاحب و مالک اصلی این سرزمین کیست؟ ودر کجاست؟آیا امام زمان درون چاه چمکران حق این آب و خاک رادارد؟ آیا امام رضا که خود به عنوان میهمان به این سرزمین آمده ودر این جا درگذشته است، یا شیخ و عرب زاده دیگر، ویا جوانان کشورمان؟.این پرسشی است همگانی، و هرکس از پیر وجوان، زن، ومرد، سیاستمدار و غیر سیاسی، باید بدان پاسخ گو باشد، و در دفاع و پایداری آن نیز کوشش کند.

نقشه ایران بزرگ در دوران ساسانیان، یکی از چند کشورپیشرفته و متمدن جهان آن روز
چنانچه ما از خرد و شعور خود کمک بگیریم، و اندکی انصاف داشته باشیم، دور از هرتعصب می توان گفت که تنها جوانانند که صاحب و مالک این سرزمینند. جوانانی که بیش از ۶۷٪ جمعیت این کشور را می سازند، و با درایت، دانایی و توانایی خود آینده ساز این کشورند. جوانانی که فرزندان و بازماندگان نیاکان تلاش گر و زحمت کش ما می باشند.

تپه ای در سیالک کاشان جایگاه یکی از نخستین تمدن های ایرانی در ۹۰۰۰ سال پیش
نشانه های (آثار) بدست آمده در جایگاه های گوناگونی چون: تنگ بیده نزدیک شوشتر درخوزستان، سیالک (Sialk) کاشان، گرداگرد کویرمرکزی، گیان درنهاوند، تمدن حصاردردامغان، آنو درمرو، وتمدن شوش درخوزستان، نشان می دهد که از حدود ۹۰۰۰ سال پیش، نژادهای گوناگون در این سرزمین می زیسته اند.از جمله می توان گروههای زیر را به عنوان نمونه بر شمرد: اورارتوها بین۷ و۹ هزاره پ م، در ارمنستان و آذربایجان، ایلامیها وآشوریها در مغرب و کاسیها در اطراف کوههای زاگرس.
درجامعه نخستین ایرانی که در غارها وپناهگاه ها زندگی می کردند، زنان در نگهداری آتش، ساختن ظرف های سفا لین، تکاپووجستجو در یافتن گیاهان خوردنی، وسرانجام آغاز کشت وکشاورزی، پیشاهنگ خانواده و گروه خود بودند وازاین روی باخرد واندیشه اشان، برمردان برتری داشتند. [۲ - ۱]
مادها اولین آریائی هایی بودند که توانستند گروه های چادر نشین را گرد هم آورده و آنهارازیر یک روند (قانون) و یک نظام، سیستم شاهی را بر پا سازند. (۷۱۵ – ۵۵۰) پ مبنیان گذار این خاندان شخصی است به نام دیااکو که رفتاروکردار شایسته ای داشت وبا کدخدا منشی و دوستی توانسته بود هم راز وغم گسار همگان باشد. کردهای کنونی از فرزندان گروه ماد می باشند.

تندیسی از افغانستان (۱۵۰۰۰-۲۰۰۰۰ سال پیش)
خاندان بزرگ هخامنشی، اشکانی و ساسانی، از فرزندان دیگر مهاجرین به این سرزمینند. مردمانی که در آبادی و سازندگی سخت کوشیدند، آزادگی و دموکراسی، قانون و شهری گری، دانش، بهداشت، و فرهنگ را در میان خود پیاده کردند، و به دیگر جهانیان نیز آموختند.این مردم، در برابر تجاوز و یورش بیگانگان به این آب وخاک ایستادند، و از جان، مال وفرزندان خود مایه گذاشتند.
از دیدگاه مذهب و دین نیز، بیش از سه هزار سال پیش مردم این سرزمین به دین زردشت گرویدند، و نخستین مردمی در جهان بودند که به خدای یگانه و یکتا باور داشتند. به همه خوبی ها پای بند، و از زشتی ها، و دروغ گویی ها، بیزار و روی گردان بودند.در کنار، همزمان، و همراه با آنان، پیروان دین یهودی می زیستند که دوش به دوش با پیروان باورهای دیگر، در سازندگی و پدافند این کشور تلاش و کوشش نموده اند، و حق آب و گل و شرکت در سرنوشت این کشور دارند. [۳]

شاهزاده پوران (به معنای بانوی زیبا) درمکانی به نام شیز در آذربایجان - از شاهزادگان خاندان ساسانی پیش از اسلام
بخش هایی از ایران بزرگ مانند ارمنستان و گرجستان که بنا به نزدیکی با امپراتوری روم مسیحی شدند، همانند دیگر هم میهنان زردشتی و یا کلیمی خود، باهم و در کنار هم بادوستی، برابری، و در صلح و آرامش می زیستند و کمترین خشونت و دشمنی دینی در میانشان نبود. آنان نیز در همه تصمیم گیری، و برنامه های این کشور بادوگروه دیگر، همراه، و برابرند.
تا آن که اسلام آمددر زمانی، و به دلیل هایی که همه آنان شناخته شده و در تاریخ به نگارش آمده است، تازیان بیابان نشین عربستان توانستند بر خاندان بزرگ ساسانی چیره شوند، و خاک این کشور را به توبره کشانند.
آن گاه تازیان در دوسده، با شمشیر بسیاری را از پای درآوردند، سرمایه ها و هستی مردمی را غارت کردند، به زنان تجاوزنمودند، دختران را به کنیزی، و پسران را به بردگی بردند، و آن ها را در بازارهای مدینه و دیگر شهرهای جهان به فروش رساندند، و باخونریزی و بی رحمی بسیار، مردم را به پذیرفتن دین تحمیلی اشان، وادارساختند. [۴ - ۸]
رفته رفته، مهاجران عرب فرارسیدند، خانه، باغ، کشاورزی، دام داری، وهمه هستی های ایرانیان را ویژه خود ساختند، و ایرانیان را کارگر، و نوکر خود نمودند.تا آن که هلاکوخان مغول در سال ۶۵۶ تازی (هجری) المعتصم بالله خلیفه بزرگ عباسی و سردسته غارتگران را از میان برداشت، و بدین روش، به بیش از ۶ سده تهاجم، غارتگری و باج گیری تازیان پایان داد. [۱۷ - ۹]

یکی از همسران ناصرالدین شاه (یک شهبانوی مسلمان)
ودیگر این که،همان گونه که کشورمان در زنده بودن خمینی آسیب و زیان فراوان دید، و پس از مرگ وی نیز هم چنان ادامه دارد، مهاجران تازی هم که از ترس حاکمان خود رانده شده، و یا به این کشور فرارنموده بودند، به همان روش، در زنده بودن و یا پس ازمرگشان، موجب آزار و اذیت، و بلای خانمان سوزمان شدند.
حال، کشورما باداشتن این سند زنده تاریخی چه گونه می تواند در ملکیت تازی خیالی چون امام زمان، و یا امام رضا، و یا هر عرب نعلین به پای دیگر باشد؟. یعنی ۹۰۰۰ سال تاریخ درخشان کشورمان که به دست انسان های خردمند ساخته و پرورش یافته است، از ۴۰۰ سال پیش با رسمی شدن شیعه و سرازیر شدن آخوندها به ایران، یکباره به مملکت امام زمان تغییر مالکیت داد؟ اینست شعور و خرد ایرانیان درسده ۲۱ میلادی؟
گفتن و عنوان چنین ادعایی موجب شرم وننگ برای هرگوینده و یا شنونده است.بی تردید این کشور به جوانان پاکباز میهن دوست و تلاشگر که بیشترین جمعیت این کشور را شامل می شود، تعلق دارد و درتوان دیگری نیست که بخواهد دراین مالکیت ادعای ارث و شراکت کند.
اگرجوانان این سرزمین تصمیم گیرنده و سرنوشت ساز کشورند، تا آن جا که ما درجریان هستیم، آنان به دنبال حکومتی ایرانی، با دموکراسی و آزادی و حق سرنوشت برای قوم های گوناگون، با آزادی و برابری باورهای دینی، و زبان مادری، ولی جدا از سیاست، و یا هرگونه تبلیغ مذهبی در بیرون جامعه اند.
بی تردید درچنین اجتماعی جایی برای آخوند و یا آخوند مرام نخواهد بود.نوع حکومت چه پادشاهی مشروطه، و یا جمهوری دموکراسی ویا هررژیم مردمی دیگری، با همه پرسی درسراسر کشور مشخص و تعیین خواهد شد.

زهرا خانم دختر آقای خمینی (شاهزاده خانم دوران ما)
این جاست که ما از همه ایرانیان، به ویژه از آن هایی که به روشی در مبارزه سیاسی اند، نویسنده وپژوهشگرند، و به گفته ای دستی برآتش دارند، درخواست می شود تا بی پرده، بدون حاشیه رفتن و باصراحت، بستگی و تعلق این سرزمین را به جوانانمان ویا به فرد و گروه دیگری، یاد آور شوند.
در این جا به نام چند تن از این عزیزان اشاره شده، که بی تردید شمار اندیشمندان و تلاش گران سیاسی بسیار زیاد تراست:آقایان موسوی، آیت الله کهروبی، شاهزاده رضاپهلوی، مسعود رجوی، رضاپهلوی، ابوالحسن بنی صدر، پرویز چالنگی، بیژن فرهودی، ارژنگ داودی، حشمت طبرزدی، عبدالکریم سروش، اکبرگنجی، سازگاران، نوری زاده، حسن داعی، حسین شریعتمداری، علیرضا میبدی. شهرام همایون، حسن شریعتمداری، رهبران احزاب سیاسی
بن مایه ها:۱ - تاریخ ایران زمین- گردآوری ونوشته دکتر محمد جواد مشکور- انتشارات اشراقی، تهران ۱۳۶۳ ص ۴۲ – تاریخ ده هزارساله ایران- نوشته وگردآوری استاد عبدالعظیم ریاضی- جلد اول، چاپ اقبال ۱۳۷۸ تهران ص ۱۱۷- ۱۱۹۳ - نگرشی کوتاه در فرونشست، وپس ماندگی کشورکهنسالمان ایران ( یادآوری فراموش شده ها)- نوشته نگارنده- پیش گفتارصفحه ۱-۱۲۴ - بامداد اسلام نوشته دکتر عبدالحسین زررین کوب چاپ خانه سپهر تهران ۱۳۵۳ صفحه ۵۰۵ – برآمدن رضاشاه برافتادن قاجار ونقش انگلیس ها- نوشته سیروس غنی۶ – پیامبر – گردآوری زین العابدین رهنما – صفحه ۳۲۷ – تاریخ ایران – گردآوری دکتر عبدالله ریاضی۸ – تاریخ ایران در قرون نخستین اسلا می – نوشته برتولد۹ - دوقرن سکوت – نوشته دکتر عبدالعظیم زرین کوب – ص ۷۳-۷۴۱۰ – روابط خارجی ایران- نوشته عبدالرضا هوشنگ مهدوی ص ۲۱۱ – دوقرن سکوت – نوشته دکتر عبدالعظیم زرین کوب- ص ۹۵-۹۷۱۲ – شیعه گری وامام زمان- نوشته دکتر روشنگر- چاپ نشر نیما آلمان – ص ۱۴-۲۱۱۳ – تاریخ ایران زمین – نوشته وگردآوری دکتر محمد جواد مشکور – ص ۱۴۳۱۴ – اسلام شناسی – گردآوری و نوشته علی میر فطروس- چاپ نیما-ج ۱-چ ۱۲، ص ۷۶-۸۱۱۵ – مجمل التواریخ والقصص- ص ۲۸۳ – برگرفته از بن مایه ۷، ص ۶۷۱۶ – تاریخ ایران زمین – نوشته وگردآوری دکتر محمد جواد مشکور، ص ۱۳۷۱۷ – جنایت ومکافات – نوشته دکتر شجاع الدین شفا-نشر فرزاد- ص ۱۱۹-۱۲۰
این نگاشته در باره تاریخی، به؛ , , , , , , , برچسب شده. برای دسترسی به آن پیوند یکتا (permalink) را نگهدارید.

آیا این سرزمین ایران مال جوانان است، یا امام زمان، امام رضا، ویا هر شیخ دیگری؟



آیا این سرزمین ایران مال جوانان است، یا امام زمان، امام رضا، ویا هر شیخ دیگری؟
دریافت شده درتاریخ مهر ۴, ۱۳۸۹ نوشته سهراب ارژنگ
tweetmeme_url = 'http://www.fozoolemahaleh.com/2010/09/26/%d8%b3%d8%b1%d8%b2%d9%85%db%8c%d9%86-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%a7%d9%84-%d8%ac%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d8%b3%d8%aa';
tweetmeme_source = 'fozoolemahaleh';
tweetmeme_service = 'bit.ly';
tweetmeme_hashtags = 'iranelection';
tweetmeme_style = 'compact';

Balatarin
Donbaleh
Delicious
هم میهنان گرامی، اجازه فرمایید برای یک بارهم که شده، و برای همیشه این موضوع مهم و حیاتی را بررسی کنیم که صاحب و مالک اصلی این سرزمین کیست؟ ودر کجاست؟آیا امام زمان درون چاه چمکران حق این آب و خاک رادارد؟ آیا امام رضا که خود به عنوان میهمان به این سرزمین آمده ودر این جا درگذشته است، یا شیخ و عرب زاده دیگر، ویا جوانان کشورمان؟.این پرسشی است همگانی، و هرکس از پیر وجوان، زن، ومرد، سیاستمدار و غیر سیاسی، باید بدان پاسخ گو باشد، و در دفاع و پایداری آن نیز کوشش کند.

نقشه ایران بزرگ در دوران ساسانیان، یکی از چند کشورپیشرفته و متمدن جهان آن روز
چنانچه ما از خرد و شعور خود کمک بگیریم، و اندکی انصاف داشته باشیم، دور از هرتعصب می توان گفت که تنها جوانانند که صاحب و مالک این سرزمینند. جوانانی که بیش از ۶۷٪ جمعیت این کشور را می سازند، و با درایت، دانایی و توانایی خود آینده ساز این کشورند. جوانانی که فرزندان و بازماندگان نیاکان تلاش گر و زحمت کش ما می باشند.

تپه ای در سیالک کاشان جایگاه یکی از نخستین تمدن های ایرانی در ۹۰۰۰ سال پیش
نشانه های (آثار) بدست آمده در جایگاه های گوناگونی چون: تنگ بیده نزدیک شوشتر درخوزستان، سیالک (Sialk) کاشان، گرداگرد کویرمرکزی، گیان درنهاوند، تمدن حصاردردامغان، آنو درمرو، وتمدن شوش درخوزستان، نشان می دهد که از حدود ۹۰۰۰ سال پیش، نژادهای گوناگون در این سرزمین می زیسته اند.از جمله می توان گروههای زیر را به عنوان نمونه بر شمرد: اورارتوها بین۷ و۹ هزاره پ م، در ارمنستان و آذربایجان، ایلامیها وآشوریها در مغرب و کاسیها در اطراف کوههای زاگرس.
درجامعه نخستین ایرانی که در غارها وپناهگاه ها زندگی می کردند، زنان در نگهداری آتش، ساختن ظرف های سفا لین، تکاپووجستجو در یافتن گیاهان خوردنی، وسرانجام آغاز کشت وکشاورزی، پیشاهنگ خانواده و گروه خود بودند وازاین روی باخرد واندیشه اشان، برمردان برتری داشتند. [۲ - ۱]
مادها اولین آریائی هایی بودند که توانستند گروه های چادر نشین را گرد هم آورده و آنهارازیر یک روند (قانون) و یک نظام، سیستم شاهی را بر پا سازند. (۷۱۵ – ۵۵۰) پ مبنیان گذار این خاندان شخصی است به نام دیااکو که رفتاروکردار شایسته ای داشت وبا کدخدا منشی و دوستی توانسته بود هم راز وغم گسار همگان باشد. کردهای کنونی از فرزندان گروه ماد می باشند.

تندیسی از افغانستان (۱۵۰۰۰-۲۰۰۰۰ سال پیش)
خاندان بزرگ هخامنشی، اشکانی و ساسانی، از فرزندان دیگر مهاجرین به این سرزمینند. مردمانی که در آبادی و سازندگی سخت کوشیدند، آزادگی و دموکراسی، قانون و شهری گری، دانش، بهداشت، و فرهنگ را در میان خود پیاده کردند، و به دیگر جهانیان نیز آموختند.این مردم، در برابر تجاوز و یورش بیگانگان به این آب وخاک ایستادند، و از جان، مال وفرزندان خود مایه گذاشتند.
از دیدگاه مذهب و دین نیز، بیش از سه هزار سال پیش مردم این سرزمین به دین زردشت گرویدند، و نخستین مردمی در جهان بودند که به خدای یگانه و یکتا باور داشتند. به همه خوبی ها پای بند، و از زشتی ها، و دروغ گویی ها، بیزار و روی گردان بودند.در کنار، همزمان، و همراه با آنان، پیروان دین یهودی می زیستند که دوش به دوش با پیروان باورهای دیگر، در سازندگی و پدافند این کشور تلاش و کوشش نموده اند، و حق آب و گل و شرکت در سرنوشت این کشور دارند. [۳]

شاهزاده پوران (به معنای بانوی زیبا) درمکانی به نام شیز در آذربایجان - از شاهزادگان خاندان ساسانی پیش از اسلام
بخش هایی از ایران بزرگ مانند ارمنستان و گرجستان که بنا به نزدیکی با امپراتوری روم مسیحی شدند، همانند دیگر هم میهنان زردشتی و یا کلیمی خود، باهم و در کنار هم بادوستی، برابری، و در صلح و آرامش می زیستند و کمترین خشونت و دشمنی دینی در میانشان نبود. آنان نیز در همه تصمیم گیری، و برنامه های این کشور بادوگروه دیگر، همراه، و برابرند.
تا آن که اسلام آمددر زمانی، و به دلیل هایی که همه آنان شناخته شده و در تاریخ به نگارش آمده است، تازیان بیابان نشین عربستان توانستند بر خاندان بزرگ ساسانی چیره شوند، و خاک این کشور را به توبره کشانند.
آن گاه تازیان در دوسده، با شمشیر بسیاری را از پای درآوردند، سرمایه ها و هستی مردمی را غارت کردند، به زنان تجاوزنمودند، دختران را به کنیزی، و پسران را به بردگی بردند، و آن ها را در بازارهای مدینه و دیگر شهرهای جهان به فروش رساندند، و باخونریزی و بی رحمی بسیار، مردم را به پذیرفتن دین تحمیلی اشان، وادارساختند. [۴ - ۸]
رفته رفته، مهاجران عرب فرارسیدند، خانه، باغ، کشاورزی، دام داری، وهمه هستی های ایرانیان را ویژه خود ساختند، و ایرانیان را کارگر، و نوکر خود نمودند.تا آن که هلاکوخان مغول در سال ۶۵۶ تازی (هجری) المعتصم بالله خلیفه بزرگ عباسی و سردسته غارتگران را از میان برداشت، و بدین روش، به بیش از ۶ سده تهاجم، غارتگری و باج گیری تازیان پایان داد. [۱۷ - ۹]

یکی از همسران ناصرالدین شاه (یک شهبانوی مسلمان)
ودیگر این که،همان گونه که کشورمان در زنده بودن خمینی آسیب و زیان فراوان دید، و پس از مرگ وی نیز هم چنان ادامه دارد، مهاجران تازی هم که از ترس حاکمان خود رانده شده، و یا به این کشور فرارنموده بودند، به همان روش، در زنده بودن و یا پس ازمرگشان، موجب آزار و اذیت، و بلای خانمان سوزمان شدند.
حال، کشورما باداشتن این سند زنده تاریخی چه گونه می تواند در ملکیت تازی خیالی چون امام زمان، و یا امام رضا، و یا هر عرب نعلین به پای دیگر باشد؟. یعنی ۹۰۰۰ سال تاریخ درخشان کشورمان که به دست انسان های خردمند ساخته و پرورش یافته است، از ۴۰۰ سال پیش با رسمی شدن شیعه و سرازیر شدن آخوندها به ایران، یکباره به مملکت امام زمان تغییر مالکیت داد؟ اینست شعور و خرد ایرانیان درسده ۲۱ میلادی؟
گفتن و عنوان چنین ادعایی موجب شرم وننگ برای هرگوینده و یا شنونده است.بی تردید این کشور به جوانان پاکباز میهن دوست و تلاشگر که بیشترین جمعیت این کشور را شامل می شود، تعلق دارد و درتوان دیگری نیست که بخواهد دراین مالکیت ادعای ارث و شراکت کند.
اگرجوانان این سرزمین تصمیم گیرنده و سرنوشت ساز کشورند، تا آن جا که ما درجریان هستیم، آنان به دنبال حکومتی ایرانی، با دموکراسی و آزادی و حق سرنوشت برای قوم های گوناگون، با آزادی و برابری باورهای دینی، و زبان مادری، ولی جدا از سیاست، و یا هرگونه تبلیغ مذهبی در بیرون جامعه اند.
بی تردید درچنین اجتماعی جایی برای آخوند و یا آخوند مرام نخواهد بود.نوع حکومت چه پادشاهی مشروطه، و یا جمهوری دموکراسی ویا هررژیم مردمی دیگری، با همه پرسی درسراسر کشور مشخص و تعیین خواهد شد.

زهرا خانم دختر آقای خمینی (شاهزاده خانم دوران ما)
این جاست که ما از همه ایرانیان، به ویژه از آن هایی که به روشی در مبارزه سیاسی اند، نویسنده وپژوهشگرند، و به گفته ای دستی برآتش دارند، درخواست می شود تا بی پرده، بدون حاشیه رفتن و باصراحت، بستگی و تعلق این سرزمین را به جوانانمان ویا به فرد و گروه دیگری، یاد آور شوند.
در این جا به نام چند تن از این عزیزان اشاره شده، که بی تردید شمار اندیشمندان و تلاش گران سیاسی بسیار زیاد تراست:آقایان موسوی، آیت الله کهروبی، شاهزاده رضاپهلوی، مسعود رجوی، رضاپهلوی، ابوالحسن بنی صدر، پرویز چالنگی، بیژن فرهودی، ارژنگ داودی، حشمت طبرزدی، عبدالکریم سروش، اکبرگنجی، سازگاران، نوری زاده، حسن داعی، حسین شریعتمداری، علیرضا میبدی. شهرام همایون، حسن شریعتمداری، رهبران احزاب سیاسی
بن مایه ها:۱ - تاریخ ایران زمین- گردآوری ونوشته دکتر محمد جواد مشکور- انتشارات اشراقی، تهران ۱۳۶۳ ص ۴۲ – تاریخ ده هزارساله ایران- نوشته وگردآوری استاد عبدالعظیم ریاضی- جلد اول، چاپ اقبال ۱۳۷۸ تهران ص ۱۱۷- ۱۱۹۳ - نگرشی کوتاه در فرونشست، وپس ماندگی کشورکهنسالمان ایران ( یادآوری فراموش شده ها)- نوشته نگارنده- پیش گفتارصفحه ۱-۱۲۴ - بامداد اسلام نوشته دکتر عبدالحسین زررین کوب چاپ خانه سپهر تهران ۱۳۵۳ صفحه ۵۰۵ – برآمدن رضاشاه برافتادن قاجار ونقش انگلیس ها- نوشته سیروس غنی۶ – پیامبر – گردآوری زین العابدین رهنما – صفحه ۳۲۷ – تاریخ ایران – گردآوری دکتر عبدالله ریاضی۸ – تاریخ ایران در قرون نخستین اسلا می – نوشته برتولد۹ - دوقرن سکوت – نوشته دکتر عبدالعظیم زرین کوب – ص ۷۳-۷۴۱۰ – روابط خارجی ایران- نوشته عبدالرضا هوشنگ مهدوی ص ۲۱۱ – دوقرن سکوت – نوشته دکتر عبدالعظیم زرین کوب- ص ۹۵-۹۷۱۲ – شیعه گری وامام زمان- نوشته دکتر روشنگر- چاپ نشر نیما آلمان – ص ۱۴-۲۱۱۳ – تاریخ ایران زمین – نوشته وگردآوری دکتر محمد جواد مشکور – ص ۱۴۳۱۴ – اسلام شناسی – گردآوری و نوشته علی میر فطروس- چاپ نیما-ج ۱-چ ۱۲، ص ۷۶-۸۱۱۵ – مجمل التواریخ والقصص- ص ۲۸۳ – برگرفته از بن مایه ۷، ص ۶۷۱۶ – تاریخ ایران زمین – نوشته وگردآوری دکتر محمد جواد مشکور، ص ۱۳۷۱۷ – جنایت ومکافات – نوشته دکتر شجاع الدین شفا-نشر فرزاد- ص ۱۱۹-۱۲۰
این نگاشته در باره تاریخی، به؛ , , , , , , , برچسب شده. برای دسترسی به آن پیوند یکتا (permalink) را نگهدارید.