۱۳۸۹ تیر ۳۱, پنجشنبه

یارخیابانی من

۱۳۸۹ تیر ۲۶, شنبه

آدینه، ۲۵ تیر ۱۳۸۹ دست‌های خالی حکومتی که پایانش آغاز شده است:‌ جمهوری اسلامی علیه جمهوری اسلامی

آدینه، ۲۵ تیر ۱۳۸۹

دست‌های خالی حکومتی که پایانش آغاز شده است:‌ جمهوری اسلامی علیه جمهوری اسلامی

خبرنگاران سبز/ سرمقاله: خبر انفجار دو بمب در زاهدان و جان باختن شمار زیادی در آن تنها یک خبر دیگر از مشکلات فراوان جمهوری اسلامی در یک سال گذشته است. جمهوری اسلامی از 23 خرداد سال پیش عملا آغاز به خودزنی بزرگی کرد که آغاز پایانش را رقم زد. اما چگونه این اتفاق افتاده است؟

1. جمهوری‌یی که در ظاهر خود را پایبند شعار «میزان رای ملت است» نشان می‌داد و در باطن با انواع ترفندهای استبدادی (از نوع نرم) راه‌های رسیدن به مردم‌سالاری و رای واقعی مردم را می‌بست سال گذشته از استبداد نرم به استبداد سخت روی آورد و با پشتیبانی نظامیان سپاهی، رای‌های مردم را باطل، کنش‌گران را دستگیر و ایران را منطقه‌ ممنوعه خبری برای خبرنگاران قرار داد.

2. رهبر حکومتی که خود را در ظاهر قانون‌مند نشان می‌داد هنوز 24 ساعت از انتخابات نگذشته و شورای نگهبان آن را تایید نکرده تمام ظاهرسازی‌های قانونی را نادیده می‌گیرد و به منسوب کودتا تبریک می‌گوید.

3. انقلاب و حکومتی که با تظاهرات خیابانی آغاز و پیروز شد در 25 خرداد خود را با تظاهرات میلیونی مردم روبرو دید و همان رفتاری را انتخاب کرد که هر مستبد فاسدی برمی‌گزیند: گلوله. بدین ترتیب، خود را در ردیف همان رژیمی قرار داد که به آن منتقد بود و برای براندازی‌اش برخاسته بود.

4. انقلابی که ادعای مردمی بودن می‌کرد و مردم را در ظاهر ولی نعمت خود معرفی می‌کرد این بار از مردم گریزان شد و آنها را به تمسخر از زبان منسوب کودتا (احمدی‌نژاد) خس و خاشاک نامید. و هنوز طوفان این خس و خاشاک ننشسته است.

5. حکومتی که ا دعایش خدایی بودن بود رهبرش در 29 خرداد در خطبه‌های نماز که می‌باید جای گفتار صلح و نیکویی باشد فرمان تیر به مردم را صادر کرد تا فردای آن روز مردم در خیابان‌های تهران به گلوله بسته شوند و به خاک و خون کشیده شوند.

6. حکومتی که سال‌ها صحنه‌های خشونت نیروهای اسراییلی علیه فلسطینی‌ها را در تلویزیون خویش نمونه‌‌ی سخت دلی و وحشیگری نشان می‌داد حالا تمام تلویزیون‌های دنیا پرشده بود از سبوعیت و بربریت نیروهایی که منتسب به دین و خدا بودند و ندا آقا سلطان برای همیشه نداگر ادعاهای رسوای جمهوری اسلامی شد.

7. جمهوری اسلامی‌یی که هر هفته با تجمع چند ده هزار نمازگزار سنتی و مسن آن را با شکوه می‌نامید برای اولین بار پس از فوت آیت‌الله طالقانی پرشکوه‌ترین نماز جمعه را به خود دید ولی اینبار با گردهم‌ایی مخالفان جمهوری اسلامی.

8. حکومتی که 30 سال بر طبل نماز کوبیده بود تا حکومت کند این بار نمازگزاران را با گاز اشک‌آور و باتوم و زندان و شکنجه پذیرایی کرد تا وجدان نیروهای اسراییلی از آزار و اذیت نمازگزاران فلسطینی برای همیشه آرامش پیدا کند.

9. حکومتی که فریاد فلسطین‌خواهی‌اش گوش فلک را کر کرده بود در روز قدس شهر را با نیروهای امنیتی پر کرده بود تا با مردم خود مبارزه نکند و نه با اسراییل. مردمی که در آن روز برای همیشه دغل و دروغ حکومت را برملا کردند و جانشان را فدای ایران خود خواستند.

10. حکومتی که از یک سو سال‌ها علیه گوانتانامو و ابوغریب فریاد سر داده بود و از سوی دیگر خود را منادی رفتار و خوی اسلامی معرفی می‌کرد ناگهان تشت رسوایی فساد و خباثتش با فاش شدن شکنجه‌گاه کهریزک فرو افتاد تا همگان بدانند که شکنجه و تجاوز روال معمول این حکومت بوده است.

11. حکومتی که ادعا می‌کرد محرم و صفر راز ماندگاری‌اش و ظلم ستیز است در روز عاشورا عزاداران را به خاک و خوش کشید و تمام حرمت‌ها را شکست.

12. حکومتی که دهه‌ی فجرش را همیشه در بوق و کرنا می‌کرد تا حمایت مردمی‌اش را به رخ جهانیان بکشد مجبور شد پایتخت را تبدیل به یک پادگان نظامی کند و برای همیشه با امنیت تظاهرات خداحافظی کند.

13. حکومتی که با هر یک عملیات انتحاری در گوشه‌ای از دنیا شادی و شعف می‌کرد اینک خود به دام همین عملیات انتحاری افتاده است.

14. حکومتی که بنیانگذارش نظامیان را از سیاست نهی کرده بود اکنون نظامیان تمام سیاست را از آن خود کرده اند.

15. حکومتی که در چند سال اخیر مثلا روش تهاجمی را برای مواجهه با مشکلات و دشمنان و رقیبان انتخاب کرده بود اکنون از همه طرف مورد تهاجم قرار گرفته است و با ذلت و خواری آمادگی دارد تن به هم تسلیمی بدهد.

16. حکومتی که تمام دار و ندارش را از کاریزمای رهبر فقیدش بدست آورده بود، در سالگرد فوت او نوه‌اش را با توهین و تحقیر از صحنه بیرون می‌اندازد و عواملش از این شیرین‌کاری پایکوبی می‌کنند.

17. حکومتی که شناسنامه‌اش حزب‌الله است مورد مورد تهاجم جندالله قرار می‌گیرد.

این سیاهه، فقط سیاهه‌ای از رویدادهای بزرگ است وگرنه آن را پایانی نیست. واقعیت این است که نظامی که نفر دوم سی سال حکومتش، نخست وزیر هشت سالش، رییس جمهور 8 سالش، رییس دو دوره مجلسش و ده‌ها وزیر و وکیل و مدیر و معاونش سران و معاونان فتنه باشند و همه محکوم باشند که تا قبل از آمدن سوگولی کودتا مشغول غارت و ویرانی دین و کشور بوده‌اند اکنون با تمام قدرت علیه خود برخاسته است و درگیر جدالی شده است که در هر حال بازنده خواهد بود.

23 خرداد روزی بود که جمهوری اسلامی ندانسته جام زهری سر کشید که تاثیرات آن هر روز بیشتر خود را بر پیکرش نشان می‌دهد. این پیکر هر چه بیشتر بکوشد خود را سرپا نگه دارد بیشتر انرژی از دست می‌دهد و افتادنش ناگاهی‌تر خواهد بود. پیش بینی این افتادن از عهده‌ی کسی بر نمی‌آید ولی دیر و دور نیست و بهتر است کنشگران سیاسی در اندیشه‌ی دوران گذار و فراهم کردن زمینه‌های عبور کم هزینه و پرسود از این پیکر در حال احتضار باشند.

۱۳۸۹ تیر ۱۴, دوشنبه

براي هميشه از شر فيلترينگ اينترنت خلاص شويد!

http://arteshesabz.blogspot.com/2009/08/blog-post_4129.html#proxy-script

حکومت عدل علی: از شلیک گلوله به پای سارق آدمکش حرفه ای، تا شلیک گلوله به سر و صورت معترضین انتخاباتی تحصیل کرده و با شخصیت!

حکومت عدل علی: از شلیک گلوله به پای سارق آدمکش حرفه ای، تا شلیک گلوله به سر و صورت معترضین انتخاباتی تحصیل کرده و با شخصیت!

سارق زورگير و آدمکش با شليك پليس به پایش زمينگير شد!
سارق زورگيري كه با چاقو به مردم حمله‌ور مي‌شد و آنها را بشدت مجروح مي‌كرد، از سوي ماموران پليس آگاهي تهران هدف اصابت گلوله به پایش قرار گرفت و دستگير شد.
به گزارش «جام‌جم»، شامگاه روز پنجشنبه گذشته مرد شهرستاني كه براي خريد به تهران آمده بود، حوالي سه‌راه‌امين‌حضور به محض ورود به پل زيرگذر، به يكباره با يورش 2 جوان موتورسوار روبه‌رو شد. يكي از سارقان وقتي مقاومت مرد شهرستاني را ديد، با ضربات چاقو او را بشدت مجروح كرد.
در اين هنگام 2 مرد كه از بالاي پل زيرگذر عبور مي‌كردند، با تلفن همراه خود از اين صحنه فيلمبرداري كردند و 2 سارق زورگير با شنيدن فريادهاي 2 رهگذر وقتي متوجه شدند آنها در حال ثبت صحنه سرقت هستند، مرد شهرستاني را كه بشدت مجروح شده بود، رها كرده و متواري شدند.

بازگشت از دروازه مرگ
دقايقي پس از اين ماجرا، مرد مجروح كه در يك قدمي مرگ قرار داشت توسط مردم به بيمارستان انتقال و از مرگ حتمي نجات يافت، به طوري كه پزشك معالج مرد شهرستاني عنوان كرد اگر اين مجروح تنها 3 دقيقه دير به بيمارستان منتقل مي‌شد، به طور حتم جان خود را از دست مي‌داد.
با گزارش اين حادثه به مركز فوريت‌هاي پليسي 110، پرونده اوليه در كلانتري 113 تشكيل و به دستور داديار شعبه اول دادسراي جنايي به پليس آگاهي تهران ارجاع شد. در مرحله بعد فيلم تهيه شده توسط 2 شهروند از صحنه حمله به مرد شهرستاني، ضميمه پرونده شد.

چند سابقه كيفري
سرهنگ عباسعلي محمديان، رئيس پليس آگاهي تهران در اين باره به «جام‌جم» گفت: با مشاهده اين فيلم تكان‌دهنده، بلافاصله يك تيم ويژه از كارآگاهان تحقيق در اين زمينه را آغاز كردند و مشخص شد يكي از اين سارقان زورگير جواني به نام عليرضا (معروف به شاهين)‌ است كه سال گذشته 4 بار به اتهام كيف‌قاپي و مجروح كردن مردم هنگام سرقت دستگير و تحويل مرجع قضايي شده و پس از تحمل كيفر، از زندان آزاد شده و بار ديگر سرقت‌هاي همراه با ضرب و جرح خود را از سر گرفته است.

مشاركت متهم پرونده در جنايت
رئيس پليس آگاهي تهران تصريح كرد: در تحقيقات بعدي معلوم شد عليرضا (متهم)‌ پيش از اين نيز به اتفاق چند نفر در ارتباط با وقوع يك جنايت در حوزه استحفاظي كلانتري 115 رازي به عنوان يكي از مظنونان به اتهام قتل مرد 51 ساله‌اي به نام هاني دستگير شده است.
محمديان افزود: با به دست آمدن اين اطلاعات، تيم‌هاي عمليات پليس آگاهي ابتدا همدست متهم را كه راكب موتورسيكلت بود، در كمتر از 24 ساعت دستگير كردند و مشخص شد آنها پس از مشاهده فردي كه از صحنه زورگيري فيلمبرداري كرده بود، از ترس دستگيري مخفي شده‌اند.

حمله و شليك پليس
رئيس پليس آگاهي تهران عنوان كرد: پس از اعترافات متهم دستگير شده، در مرحله بعدي مخفيگاه زورگير شرور شناسايي و هنگامي كه وي به محاصره درآمد، به ماموران حمله‌ور شد كه كارآگاهان پليس نيز با استفاده از قانون به‌كارگيري سلاح او را از ناحيه پا هدف اصابت گلوله قرار دادند و سپس به بيمارستان منتقل كردند.
محمديان تاكيد كرد: برخورد با مجرمان خشن در اولويت‌هاي كاري پليس آگاهي قرا ر دارد؛ به طوري كه به محض ارسال پرونده به پليس آگاهي و قرار گرفتن فيلم سرقت از سوي يك شهروند مسوول در اختيار پليس، اين سارقان سابقه‌دار در كمترين زمان ممكن دستگير شدند.
وي اضافه كرد: اين سارق حرفه‌اي در محل سكونت خود نيز به عنوان يك شرور شناخته مي‌شود و از سوي كلانتري محل سكونت خود تحت تعقيب قرار داشته است.
رئيس پليس آگاهي تهران افزود: در حال حاضر تحقيق از اين 2 سارق حرفه‌اي و بي‌رحم آغاز شده است و بزودي ابعاد تازه‌اي از پرونده آنها اعلام خواهد شد.

گفتگو با متهم
هدف قرار گرفتن متهم و بستري شدن او در بيمارستان، اين فرصت را براي خبرنگار جام‌جم فراهم آورد تا با او به گفتگو بنشيند:

- چطور شد كه تصميم به سرقت، آن هم با مجروح كردن مردم گرفتي؟
راستش را بخواهيد عاشق پولدار شدن بودم و دلم مي‌خواست قدرت خود را به همه نشان دهم. بنابراين با يكي از دوستانم به نام مهدي تصميم به سرقت گرفتيم.
- چرا مردم را بي‌رحمانه با چاقو مجروح مي‌كردي؟
مي‌خواستم براي آنها رعب و وحشت ايجاد كنم.
- اولين سرقت را به ياد مي‌آوري؟
مشتري يك بانك بود كه او را تعقيب كرده و با ضربات چاقو پول‌هايش را سرقت كرديم.
- بعد از مجروح كردن مردم، پشيمان نمي‌شدي؟
نه، ديگر عادت كرده بودم. تنها در اولين سرقت احساس ترس و پشيماني مي‌كردم و در سرقت‌هاي بعدي احساس قدرت مي‌كردم. وقتي مردم به من التماس مي‌كردند، خوشحال مي‌شدم و احساس برتري به من دست مي‌داد.
- چرا از سرقت‌ها فيلم مي‌گرفتي؟
در سرقت‌ها براي آن‌كه قدرت خود را به رخ بكشم، از مالباخته‌ها با گوشي تلفن همراه فيلمبرداري مي‌كردم و اين تصاوير را به دوستان خود نشان مي‌دادم تا آنها حريف قدري براي من نباشند!
- برايت مهم نبود فردي كه با چاقو او را مجروح مي‌كني، كشته شود؟
مرگ و زندگي آنها برايم اهميتي نداشت، فقط قدرت‌نمايي براي من مهم بود. احساس مي‌كردم ديگر هيچ‌كس نمي‌تواند مقابل من قدرت‌نمايي كند.
- آيا سابقه قتل هم داري؟
بله، 2 فقره سابقه قتل غيرعمد است و من تقصيري نداشتم.
- چند سابقه كيفري داري؟
4 يا 5 سابقه.
- مي‌داني مردي را كه آخرين بار مجروح كردي، در يك قدمي مرگ قرار داشت؟
من فقط 12 ضربه به او زدم و فكر نمي‌كنم مرده باشد.
- حرف آخر؟
حرفي ندارم، اميدوارم كساني كه با چاقو آنها را مجروح كرده‌ام، مرا ببخشند.
منبع: روزنامه جام جم
تاریخ: 12 تیرماه 1389
این قسمت ماجرا را دوباره بخوانید:
"رئيس پليس آگاهي تهران عنوان كرد: پس از اعترافات متهم دستگير شده، در مرحله بعدي مخفيگاه زورگير شرور شناسايي و هنگامي كه وي به محاصره درآمد، به ماموران حمله‌ور شد كه كارآگاهان پليس نيز با استفاده از قانون به‌كارگيري سلاح او را از ناحيه پا هدف اصابت گلوله قرار دادند و سپس به بيمارستان منتقل كردند."

آری حکومت عدل علی در مواجه با یک سارق آدمکش حرفه ای تیر را با استناد به قانون به پایش میزند تا زنده بماند و این حکومت در مواجه با معترض انتخاباتی تحصیل کرده تیر را مستقیما بدون استناد به هیچ قانونی به سر و صورت و سینه معترضین شلیک می کند تا درجا بمیرند!
بالای 80 درصد افرادی که در جریان اعتراض به تقلب در انتخابات کشته شدند تیر به سر و صورت و سینه آنها اصابت کرده بود و همه آنها هم از افراد تحصیل کرده و با شخصیت جامعه ما بودند.

- چند نمونه عکس دلخراش از جنایات نمایندگان خدا بر روی زمین، با شلیک مستقیم گلوله به صورت و سینه:

همچو ندا غريب در ره آزادي ....

داستان تاسف بار و تامل برانگیزیست.
باش تا نفرین دوزخ از تو چه سازد!
که مادران سیاه پوش،
داغ داران زیباترین فرزندان آفتاب و باد،
هنوز از سجاده ها سر بر نگرفته اند:

مادر ندا آقا سلطان:
در راهپیمایی های 57 خانواده من در شمال و ما هم در شهر ری همیشه در صف اول بودیم، اما دریغ از یک خراش کوچک. هیچ جای دنیا هم یک زن را مستقیم با تیر نمی زنند. از هلال احمر یک گروهی آمده بودند برای همدردی که من به خانه راهشان ندادم و گفتم که در هیچ جای دنیا چنین کاری نمی کنند حداقل به زانو می زنند؛ قلب و سینه را نشانه نمی گیرند.
--------------
==================V مـا پـیـروزیـم V==================
من دچار خفقانم خفقان!
کمتر از 22 ثانیه وقت خود را صرف انتشار این مطلب در شبکه اجتماعی محبوب خود کنید:

ارسال به: Balatarin:: Donbaleh:: Cloob:: Oyax:: Delicious:: Friendfeed:: Twitter:: Facebook:: GBuzz:: Greader:: Addthis to other:: Subscribe to Feed

۱۳۸۹ تیر ۱۲, شنبه

با یک تیر چند نشان زدن

ملیک کیلان ستون نویس مجله فوربس در مقاله ای به این موضوع پرداخته که چطور تغییر رژیم ایران ، چهره جهان را دگرگون خواهد کرد. این نوشته با نوشته دیگر در ارتباط تنگاتنگ است به دلیل اینکه تنها مبتنی بر تحلیل نویسندگان ش نیست و وقایع و رخداد های اطراف را مد نظر دارد و از این جهت به باور من در خور توجه است. برگردان فارسی این نوشته را در صورتی که می توانید بازنشر کنید قصد ام این بود که یک توضیح کوتاهی در مورد برداشت ام از پست قبلی بنویسم که حالا موکول ش می کنم به بعد از این مقاله :

با خود تصور کنید که تغییر رژیم ایران چطور به واقع می تواند دنیا را متحول کند. چندین مانع پر گره و غیرقابل تفوق در یک ضرب برداشته می شوند.بیایید منافع ش را مرور کنیم. این منافع به حدی در خور هستند که می توانید مطمئن باشید که پرزیدنت اوباما و مشاورین ش به قدر کافی برویشان فکر کرده اند.

همانطور که رضا کهلیلی در نوشته اخیرش اشاره کرده است ، ناوگانی عظیم نظامی متشکل از ایالات متحده ، اسرائیل ، فرانسه و آلمان و بریتانیا به سوی خلیج فارس در حرکت اند. آیا ما در آستانه جنگ هستیم ؟ زمان بندی بهتر از این نمی شد. دولت های سنی منطقه از سایه گسترش یابنده تهران به وحشت افتاده اند. آنها متلمسانه منتظر مداخله غرب هستند. آنها احتمالا حتی در تامین هزینه مالی ش هم همراهی خواهند کرد ، همانطور که در جنگ اول خلیج چنین کردند. دولت اوباما می تواند با کمک گرفتن از این جنگ ، نگاه ها را از رسوایی نشت نفت و بلاتکلیفی در افغانستان منحرف کند. اصلا به قضیه این طور نگاه کنید : به ازا هر نقطه مثبتی که با تغییر رژیم حاصل می شود ،یک نقطه منفی فرضی وجود دارد که با ادامه رژیم بقا خواهد یافت ، شاید پرزیدنت گزینه ای پیش رو نداشته باشد.

خوب اگر ایران تغییر پیدا کند دنیا چطور متحول می شود؟

-خط پشتیبانی افغانستان :دیگر هر شلوغی در قرقیزستان یا بستن پایگاه نظامی امریکا توسط ازبکستان باعث سکته استراتژیک نمی شود. ایران همسایه استان های غربی و عاری از طالبان افغانستان می شود. با یک رژیم همراه در تهران ایالات متحده می تواند جنگ افغانستان را به صورت مستقیم از خلیج فارس و از خلال ایران تغذیه و پشتیبانی کند.

-پایان منت کشی از مسکو :روسیه حق وتویی قدرتمند در رابطه با پایگاه های پشتیبانی ایالات متحده واقع در کلونی های شوروی سابق دارد. روسیه هر بار که تلاش می کنیم بمب اتمی ایران را مهار کنیم اسلحه ای بر شقیقه مان می گذارد. با وجود ایرانی متحول شده ، می توان به روسیه نه گفت. در نتیجه از لهستان تا گرجستان ، دولت های بسیاری قادر خواهند بود از حمایت ایالات متحده برخوردار شوند تا از سلطه روسیه نهایتا خلاصی یابند.

-حضور هسته ای : خطر بمب اتمی ایرانی از میان می رود و در پی اش آینده ای که دول خاورمیانه از ترس ش شروع به خرید های هسته ای می کردند هم برچیده خواهد شد.

-عراقی آزاد تر : تصاویر آزاردهنده رفت و آمد سیاست مداران شیعه و کرد عراق به تهران برای رهنمون گیری پایان خواهد گرفت. تهران مداخله در امور عراق را پایان خواهد داد. تعداد ماشین-بمب های انفجاری در عراق کاهش خواهد یافت از جمله به این دلیل که ترس اقلیت سنی عراق از ایران کاهش خواهد یافت.

-لبنانی آزادتر: حزب اله به معنی دولتی در دولت دیگر بس است. در حال حاضر ایران از طریق مزدوران حزب اله ش یک مرز مشترک بسیار دوردست با اسرائیل دست و پا کرده است. خم ابرویی از تهران کافی ست تا حزب اله با اسرائیل وارد جنگ شود و لبنان بی ثبات تر شود و خیابان های خاورمیانه در تب اعتراض بسوزد.

-اسرائیلی امن تر و غزه ای آزاد تر: حمایت رژیم تهران از حمس درغزه و حزب اله در لبنان مناقشه در فلسطین را ادامه خواهد داد و به تندرو های اسرائیلی دلیلی برای امتناع از صلح می دهد.

-نف ارزان تر: با از میان رفتن تحریم ها ، زیر ساخت های ایران می تواند نوسازی شود و منابع نفتی با شدتی بیشتر به دنیا پمپ شود. در غیاب تهدید دایمی ایران برای بستن تنگه هرمز ، قیمت نفت ثباتی قابل پیش بینی پیدا می کند.

- آسیای میانه ای آزادتر: منابع نفت و گاز فراوان آن سوی دریای خزر بالاخره راهشان را به دنیا از طریق ایرانی آشتی پذیر می یابند. دسترسی آسیای میانه به غرب از طریق ایران و روسیه کاملا قطع شده است ، این دو کشور موقعیت استراتژیک شان را طوری تنظیم کرده اند که -ستان های استقلال یافته فقیر و وابسته بمانند. آذربایجان مجبور شد خط لوله مدور و گران قیمت باکو – جیحان را برای دور زدن این موقعیت بکشد. قزاقستان و ترکمنستان همچنان برای انتقال نفت خود از لوله های روسیه پول پرداخت می کنند. همه این ها عوض خواهد شد.

- قدرت امپریالیستی : توان سطله گرانه روسیه با افت قیمت های نفت و همین طور افزایش مراودات تجاری اسیای میانه با غرب کاهش خواهد یافت.مداخله مسکو در امور خاورمیانه – فروش اسلحه و ساخت تاسیسات هسته ای در سوریه – به مقادیر پیش از جنگ عراق کاهش پیدا خواهد کرد.

- ایرانی بالاخره آزاد: مردمان ایران شاید می بایست از میان آوار خرابه ها دوباره کشورشان را بسازند و بهای جنگ را با خون و دارایی ها تا مدتی محاسبه کنند ، همانطور که عراقی ها کردند. ولی آنها ، بالاخره بعد از مدت ها ، راهی باز به سوی آزادی خواهند داشت. آیا بهتر است که بوسیله فجایع جنگ آزاد شویم یا سرکوبی تمام ناشدنی و نا امید کننده و شکنجه را تحمل کنیم؟

ما غربی ها خوش شانس هستیم که مجبور به انتخاب بین این گزینه های دشوار در سرزمین مان نیستیم. ما به دیگران در طول تاریخ کمک کرده ایم که چنین تصمیمات دشواری را بگیرند. یا حداقل دوست داریم این طور فکر کنیم. آیا جنگ عراق قابل احتراز بود؟ ما بی شک تا دهه ها در موردش بحث خواهیم داشت.اما می بایست پذیرفت که رویارویی با ایران به مراتب غیر قابل اجتناب تر و ضروری تر از عراق است. می بایست به خاطر بسپاریم که مصیبت چنین جنگ هایی به وسیله رهبران خود آن کشور ها که مردمان شان را سرکوب می کنند ، دیگران را تهدید می کنند و ثبات منطقه را تهدید می کنند به وجود می آید. این آیا تعریفی دقیق از رژیم تهران نیست؟

با اوضاع کنونی پرزیدنت اوباما می تواند اتحاد های جهانی را به نفع غرب – و همین طور ایالات متحده – معطوف کند و ریاست جمهوری ش را با رویارویی مستقیم با ایران تقویت بکند. عدم رویارویی به زیاده روی بی برنامه جلوی ایران تعبیر خواهد شد. می توانیم به فهرست بالا یکی دیگر – احتمالا بسیار تعیین کننده -هم بیافزاییم که معمولا هیچ وقت صحبت ش نمی شود.قارچ یک بمب هسته ای ایرانی در تنگه هرمز می تواند آسیب به مراتب بیشتر به آنجا و به خطوط نفتی دنیا در مقایسه با قدرتی که امروز رژیم مدعی ش است وارد کند. فروپاشی اقتصادی تا سالیان ادامه خواهد داشت. اگر شما پرزیدنت بودید چه می کردید؟

اصل مقال