۱۳۸۸ آذر ۲۰, جمعه

آیت الله منتظری:شما را قبول‏ ‏ندارند؟! خب قبول نداشته باشند. مگر شما خداييد يا پيامبريد؟‏ 20


آیت الله منتظری:شما را قبول‏ ‏آیت الله منتظری:شما را قبول‏ ‏ندارند؟! خب قبول نداشته باشند. مگر شما خداييد يا پيامبريد؟‏
20
؟! خب قبول نداشته باشند. مگر شما خداييد يا پيامبريد؟‏

20 آذر 1388 ساعت 06:52

اعطای تنديس "تلاشگر حقوق بشر" کانون مدافعان حقوق بشر به:

آيتالله منتظری

کانون مدافعان حقوق بشر ايران در روز پنج شنبه 19 آذر ماه1388 مطابق با روز جهانی "حقوق بشر" با حضور در بيت آيت الله العظمی منتظری و طی ديدار و گفتگو, ضمن اعلام معظم له به عنوان برنده "تلاشگر حقوق بشر" در سال 1388 اين تنديس را به آيت الله منتظری تقديم کردند. در اين ديدار آقايان: دکتر ابراهيم يزدی, دکتر حبيب الله پيمان, دکتر عبدالفتاح سلطانی, دکتر محمدعلی دادخواه, تقی رحمانی, عبدالرضا تاجيک, عطاءالله شيرازی, حسين نوری زاده, امير دليرسانی و خانم نرگس محمدی از اعضاء کانون مدافعان حقوق بشر ايران حضور داشتند.در ابتدای اين مراسم آقای دکتر عبدالفتاح سلطانی وکيل دادگستری گفتند:
"کانون مدافعان حقوق بشر هر ساله برای تقدير از کسانی که حقوق بشر را رعايت و در اين راستا فعاليت می
کنند تقدير میکند, که امسال با تعطيلی کانون امکان برگزاری مراسم ويژه نبود. برای همين بناگذاشتيم خدمت رسيده از شما که از قديم الايام در راستای تحقق حقوق بشر از ديدگاه اسلام فعال بوده ايد و عملا از حقوق زندانيان از سال 1360 به بعد دفاع کرده ايد و بر کاهش فشار بر آنان با هر ايده, فرقه و فکری مؤثر بوده ايد و حتی از حقوق کسانی که گفته میشود فرزند شما را به شهادت رسانده اند دفاع کرديد, لازم ديديم از شما تقدير و تشکر کرده و به طور مرسوم يک جايزه را تقديم نماييم. اميدواريم خداوند به شما عمر با عزت داده و ان شاء الله سايه شما بر سر ملت ايران مستدام باشد. "سپس در همين زمينه آقای دکتر دادخواه ادامه دادند:
"امروز از نظر جهانی روز حقوق بشر است, برای همين خدمت شما رسيديم. همانگونه که قرآن هنگام خطاب قرار دادن, انسان و آدم را مورد خطاب قرار می
دهد, اين نمادی را هم که کانون مدافعان حقوق بشر خدمت شما ارائه داده اند, استوانه کوروش کبير است که از نظر برخی مفسران همان ذوالقرنين است. در ابتدای آن اصول و منشوری را اعلام کرده که بر پايه آن انسان آزاد باشد, کسی بر او سلطه نداشته باشد, بردگی را از ميان برداشت و سلطه را کلا نفی کرد مگر به انتخاب مردم که چه کسی را برگزينند, و اين اختيار انسانی را به او يادآور شد. ولی متأسفانه در کشور ما خيلی از بايدها رعايت نمی شود. اميدواريم با توجه به نصايح بزرگانی چون حضرتعالی که راه را از گمراهی نشان میدهند, فردايی روشن در انتظار ملت ايران باشد. و همان را میگوييم که قرآن میفرمايد: (أليس الصبح بقريب) و اين نويد خداوند در مورد مردم محقق خواهد شد. "
پس از آن, بيانيه کانون مدافعان حقوق بشر توسط سرکار خانم نرگس محمدی قرائت شد. در بخشی از اين بيانيه آمده است:
"... کانون مدافعان حقوق بشر در سال
1388 تنديس "تلاشگر حقوق بشر" را به حضرت آيت الله العظمی حسينعلی منتظری تقديم میدارد. ايشان در زمينه های نظری و عملی و با ناديده انگاشتن مقام و قدرت دنيوی و برخورداری های ناشی از آن, از حق و کرامت واقعی انسان دفاع کرده است.
مواضع فقهی ايشان در مورد حقوق شهروندی همه ايرانيان, تکيه و تأکيد بر مشروعيت حکومت بر اساس آراء مردم و دفاع از حقوق مخالفان بر همگان روشن و آشکار است.
آنچه کانون را در تقديم اين جايزه به شخصيت برجسته و علمی آيت الله ترغيب نموده, مواضع عملی ايشان است. از جمله مخالفت با اعدام های بی رويه در سال های
1360 و 1367, مخالفت با سخت گيری حکومت عليه شهروندان و دفاع همه جانبه, شجاعانه و مقتدرانه ايشان از جنبش سبز مردم ايران.
کانون مدافعان حقوق بشر با تقدير از تلاش های اين عالم برجسته که سالها حصر و محروميت و تحمل مرارت را برای ايشان به همراه داشته است, و با تبريک به ايشان برای نيک نامی جاودانه شان در نزد ملت ايران, با آرزوی سلامتی و تداوم راه پرارزش دفاع از حقوق انسانها, تنديس "تلاشگر حقوق بشر" را در
19 1 آذر ماه 88 مصادف با 10 دسامبر 2009 و شصت و يکمين سالگرد اعلاميه جهانی حقوق بشر تقديم آيت الله العظمی حسينعلی منتظری میکند. "
کانون مدافعان حقوق بشر

سپس آيت الله العظمی منتظری ضمن ابراز تشکر و قدردانی از اعضاء کانون مدافعان حقوق بشر که در راه دفاع از حقوق شهروندان تلاش و کوشش میکنند, با اشاره به حوادث پس از انتخابات و برخوردهای تند و خشن با مردم معترض فرمودند:
هيچ يک از برخوردهايی که با مردم شد شرعی و قانونی نيست و آمرين و عاملين ضامن و بدهکار مردم هستند. متأسفانه بين زن و مرد, پير و جوان هم تفاوتی قائل نشده اند; حتی زن ها و دخترها را بيشتر کتک زده اند. آقايان می
گويند اين کارها را برای حفظ نظام انجام می
دهند, من بارها عرض کرده ام ما مخالف حفظ نظام نيستيم اما حفظ نظام وجود نفسی ندارد, بلکه حفظ آن وجوب مقدمی دارد, يعنی نظام را ما می
خواهيم که در سايه آن احکام اسلامی اجرا شود نه اين که به بهانه حفظ نظام احکام اسلامی و شرعی زير پا گذاشته شود و مرادتان هم از نظام شخص باشد. شما به چه مجوزی مردم را کتک میزنيد? برای اين که شما را قبول ندارند?! خب قبول نداشته باشند. مگر شما خداييد يا پيامبريد? آنچه که شما به نام اسلام و دين انجام میدهيد موجب بدنامی برای اسلام میشود. چرا با مردم, تند و خشن برخورد میکنيد?
خداوند خطاب به پيامبر میفرمايد: (فبما رحمة من الله لنت لهم ولوکنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم واستغفرلهم و شاورهم فی الامر) يعنی: "ای پيامبر! چون تو نرمخو هستی مردم به تو گرايش دارند, و اگر تند و خشن بودی مردم از تو فراری میشدند. بعد میفرمايد: برای اين مردم طلب عفو کن, برايشان استغفار کن و در امر حکومت با آنها مشورت کن. "شما آمده ايد خودی ها را هم غيرخودی میکنيد, در حالی که قرآن میگويد: غيرخودی ها را از خود کنيد, با آنها مشورت کنيد, دستور واقعی اسلام اين است نه آنچه آقايان به اسم اسلام انجام میدهند و دستور میدهند مردم را به قصد کشت بزنند.

ايشان در ادامه فرمودند:
ضرر را از هر کجا بگيريد به نفع است. آقايان از اول, انتخابات را منحرف کردند. بعد عده ای را زدند عده ای را زندانی کردند, بعد گفتند پرونده انتخابات مختومه شد. اگر مختومه شد پس ادامه بازداشت ها برای چه بود? مصاحبه های تلويزيونی برای چه بود? اعتراف گيری چرا? محاکمه بر اساس اعترافات تحت فشار برای چه بود?! مگر بازداشتی ها به انتخابات مربوط نبودند? حالا که پرونده اش را بسته اعلام کردند, بازداشتی ها را آزاد می
کردند, از آنها معذرت خواهی میشد, چه بسا اوضاع به اينجا نمی رسيد که هر روز ادامه پيدا کند. خودتان آمديد و ادامه اش داديد, خود شما تفرقه ايجاد کرديد و حالا آمده ايد از وحدت دم میزنيد?! اگر به دنبال آرامش و وحدت هستيد برای چه بی گناهان را در بازداشت نگه داشته ايد و با فشار از آنها اعتراف میگيريد و بر اساس همان اعتراف ها محاکمه میکنيد و احکام سنگين صادر میکنيد? مگر روايت نداريم که اعتراف تحت فشار و شکنجه و ارعاب اثری ندارد? بدانيد اين اعتراف ها ذره ای ارزش ندارد و بر خلاف موازين اسلام است .

زمانی که ما در رژيم سابق زندان بوديم روزی ازغندی که بازجوی ما بود به زندان آمد و عباس اشراقی را دستش را گرفت و برد. به او گفتم عباس را کجا بردی? گفت: آزادش کردم. چون حالت صرع دارد و اگر در زندان بميرد در مجامع بين المللی برايمان مشکل درست میکنند. آنها عاقلانه برخورد میکردند ولی اين آقايان آقای بهزاد نبوی را که داخل زندان نبود و برای عمل جراحی و معالجه چند روزی مرخصی داده بودند, در حال بيماری به زندان عودت داده اند. آيا اين عمل عاقلانه است?! يکی از هموطنان کردمان آقای احسان فتاحيان را دفعه اول به 10 سال زندان محکوم کردند, پس از تحمل زندان ايشان را به اعدام محکوم کردند! در حالی که دادگاه تجديدنظر حق ندارد مجازات را تشديد کند. چون10 سال زندان از حداقل مجازات کمتر نبوده است و اين حکم برخلاف قانون است.

ما به اين آقايان میگوييم والله اين کشور مال ما مردم است و ما به کشورمان علاقه داريم. کشور هم حاکميت میخواهد و با شرايطش بايد برقرار باشد. اما کشور مطابق رأی و نظر مردم بايد اداره شود. امام حسن (ع) طی نامه ای به معاويه مینويسند: پس از رحلت پدرم "ولانی المسلمون الامر من بعده" يعنی: پس از شهادت پدرم علی (ع) مردم مرا ولی و حاکم قرار دادند. ايشان به معاويه نمی گويد: من حاکم هستم چون امام معصوم هستم بلکه رأی و اقبال مردم را مطرح میکند. پس همه کاره مردم اند. بنابراين بايد حقوق ملت استيفا شود.

در قانون اساسی فصل جداگانه ای هست به عنوان حقوق ملت, آقايان اين اصول را ناديده گرفته اند. در آنجا حق اجتماعات, اظهارنظر و آزادی مردم آمده است. مراد, آزادی مسئولان نيست بلکه مراد آزادی مردم است.

آيت الله خمينی در پاريس درباره آزادی میگفتند: "حتی کمونيست ها هم در حکومت آينده ما حق اظهارنظر دارند." حالا که مسلمانها هم, حتی آنها که برای انقلاب زحمت کشيدند و زندان رفته اند را از حق اظهارنظر محروم میکنند, آنها را بازداشتمیکنند و به زور اعتراف میگيرند که ما ضد انقلاب و ضد نظام هستيم!

همه ما بر اساس آيات قرآن وظيفه داريم که امر به معروف و نهی از منکر کنيم. صرف دعا کردن کافی نيست و فايده ندارد و نبايد دلمان را به اين که گوشه ای بنشينيم و دعا کنيم خوش کنيم, بلکه علاوه بر آن بايد در جای خودش وارد شد و به وظيفه عمل کرد. امر به معروف و نهی از منکر هم مربوط به امور جزئی نيست بلکه مربوط میشود به امر جامعه و حکومت.

من لازم است همين جا از شما و تمام کسانی که در فعاليت های حقوق بشری برای تمامی انسانها فارغ از قوم, قبيله و عقيده تلاش میکنند تشکر کنم. در اين راه ملاکمان "انسان بما هو انسان" است. مولا اميرالمؤمنين (ع) به مالک اشتر میفرمايد: با لطف و محبت با مردم برخورد کن چون که مردم از دو صنف خارج نيستند: "اما اخ لک فی الدين او نظير لک فی الخلق ":" يا برادر دينی تواند يا مثل تو انسان هستند. "بنابراين آنها که میگويند اسلام را قبول نداريم هم بايد حقوقشان رعايت شود. در اين راه که قدم برمی داريد قطعا مشکلاتی پيش میآيد, زندانی میشويد, از کار بی کارتان میکنند و فشارهای ديگر, ولی نااميد نشويد, بردبار باشيد چون قرآنمیفرمايد: "انما يوفی الصابرون اجرهم بغير حساب". ان شاء الله موفق و مأجور باشيد و از زحمات شما تقدير و تشکر میکنم.

در پايان اين ديدار, تنديس استوانه ای منشور حقوق بشر توسط دکتر ابراهي

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر