۱۳۸۹ فروردین ۱, یکشنبه



پارسال سال گاو بود و سال شما بود، امسال سال ببر است و سال ماست
سال پیش هر چه خواستید کردید، هر چه توانستید کردید
ابتدا در چشمهایمان نگاه کردید و حق را ناحق و ناحق را حق جلوه دادید و تا توانستید دروغ گفتید و ما را چون خود گاو فرض کردید
بعد رایمان را دزدیدید، رای سبزمان را، که امیدهایمان به آینده را و آرزوهای فرداهای بهتر را همه بر آن حک کردیم و به شما سپردیم و شما باز هم ما را چون خود گاو فرض کردید و رایمان را دزدیدید
سپس اعتراض بر حق و مسالمت آمیزمان را بر نتافتید، حضور سبز و ملیونی ما را به این و به آن و به بیگانه نسبت دادید و در برابر چشمان ناباورمان، برادران و خواهرانمان را و عزیزترین فرزندانمان را در میان خیابانهای شهرمان به خاک وخون کشیدید و باز هم ما را چون خود گاو فرض کردید و جنایتهایتان را به آن بیگانه همیشه حاضر و همیشه ناپیدا و مرموز نسبت دادید
سپس سگهایتان در شهر رها شدند، پیر و جوان و زن و مرد و کودک و سالخورده نمی شناختند، همه را می دریدند
آری پارسال سال گاو بود و سال شما بود
اما امسال سال ماست
شما دیگر بی نقاب شده اید و همه می شناسندتان
هم خودتان را و هم سگهایتان را
حالا ما همه با هم هستیم، و از قدرت خود خوب آگاه شده ایم
می دانیم حریف ما نیستید
کوتاه بیا نیستیم و تا آخر خط ایستاده ایم
راستش را بخواهید شیر شده ایم، ببر شده ایم، و امسال سال ماست
ما همه تا آخر خط ایستاده ایم و همه حاضریم در این راه از خود صبر و استقامت مضاعف نشان دهیم
دیگر نمیتوانیم شما را تحمل کنیم
نفسهایمان را تنگ می کنید و خاطرمان را آزرده
شما را لایق حکومت بر سرزمینمان نمی دانیم
ما هرگز نمی توانیم شهدایمان را فراموش کنیم
سهراب و ندا و سهرابها و نداها همیشه در یادمان هستند، و نسبت به آنها و نسبت به خودمان و آینده وطنمان احساس دین می کنیم
ما مصمم هستیم و برای پیروز شدن صبوریم و تا آخر ایستاده ایم
اینرا خوب بدانید که امسال سال ماست و ما شما را نمی خواهیم و شما باید بروید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر