۱۳۸۸ اسفند ۹, یکشنبه

مير دوست داشتني


پارسال در همين روزها بود كه ميرحسين با ورود به عرصه ي رقابت انتخابات رياست جهوري شوك سنگيني به فضاي سياسي كشور وارد كرد. كناره گيري بيست ساله ي ميرحسين امكان قضاوت درست را درباره ي وي نمي داد. اما بيانيه ي انتخاباتي و نخستين سخنراني اش در مسجدي در نازي آباد تهران، همچنين بيانيه ي جمعيتي موسوم به "جمعيت توحيد و تعاون" كه گفته مي شد از نزديكان موسوي بودند، آب سردي بود بر پيكر سياسيون! به تدريج با گردآمدن چهره هاي برجسته و نخبه پيرامون شيخ غيور اصلاحات و صدور چند بيانيه ي انتخاباتي و بنا به سابقه ي روشن شخص كروبي، حامي وي شدم و مخالف سرسخت ميرحسين! اما با ديدن نخستين فيلم انتخاباتي مير در تلويزيون و ديدن صورت مهربان و نگاه بي تكلف و صداقت كلامش يخم باز شد و در ادامه به شدت شيفته اش شدم!

حضور ميرحسين با آن حجب و حيا و متانت در نگاه و گفتار در شرايطي كه فضاي سياسي در چنته ي مشتي اوباش نادان و بي فرهنگ بود كه بي هيچ واهمه و ملاحظه اي با كلام و رفتار متعفن خود تمام پرده هاي ادب و اخلاق و شعور را دريدند، بسيار لازم بود. رويارويي وقاحت و حيا در يكي از مناظره هاي انتخاباتي، نشان داد كه اخلاق سياسي حاكمان چه نزول فاجعه باري داشته است و اين تقابل كه بدون واسطه در معرض ديد مردم قرار گرفت، نتيجه اش داوري صحيح مردم و ايجاد يك موج بزرگ مردمي شد با نام موج سبز.

البته به تعارف و رودربايستي موسوي در پذيرفتن رهبري جنبش سبز در جريان اعتراض ها به كودتاي انتخاباتي نظاميان انتقاد دارم و بر اين عقيده ام كه اگر به عنوان رهبر جنبش سبز پيگير مطالبات مردم مي شد مي توانست با هزينه ي كمتري نتايج بهتر و بيشتري را نصيب كشور كند. بيانيه ي هفدهم و مصاحبه ي اخير ميرحسين با سايت كلمه خوشبختانه گامي به جلو بود و نشان داد كه حاضر به ترك صحنه و سازش با حكومت مشروعيت از كف داده نيست. مدتي بود دنبال فرصتي بودم تا مطلبي در ستايش و قدرداني از او بنويسم كه خوشبختانه گفتگوي اخيرش اين مجال را فراهم كرد.

ميرجان ارادتمنديم!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر