از روي خون گذشته از نان اِبا ندارد
بنگر به سفره خالي
سارا توان ندارد
داراي ميهن من
امروز جان ندارد
در اين خزان و ماتم
هفت آسمان عالم
بابا مثال هر شب
يك لقمه نان ندارد
شرم است و روي پنهان
رهبر شرف ندارد
از روي خون گذشته
از نان اِبا ندارد
وليِّ مطلق آخر
يك جو ، حيا ندارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر