سخني با ارتش وادامه تظاهرات

اي اميران افسران ودرجه داران ارتش.شماراچه شده به خودتان بياييد.آن تعهدي راکه امضا کردي بيادآر.دردفاع ازملت وکشورم جانم رافداخواهم کرد.چه شدکجارفت آن غيرت وعظمت نظامي گريت.شايد چنان ترسيدي که جرات نداري به زبان بياري.مهم نيست من برايت مي گويم.1.اول انقلاب چنان زهرچشمي ازشماگرفتندکه شايدبراي هميشه اسم خميني وياهرآخوندي لرزه برپيکرشما مياندازدچنان اميران شماراقلع وقمع کردندکه جراتي براي شما نمانده2.بين شما چنان تفرقه ايجادکردندکه زن مردوپدروفرزندبه يکديگراطمينان نداشته ونارندارند.3..32ساله که يه مشت آخوندچنان سواربرشما شده اندکه باورتان شده که اگه اينانباشن ازگرسنگي خواهيدمردتا جايي که براي گرفتن درجه اگه آخونديگان تاييدنکنه هرگزدرجه اي درکار نخواهد بود.شماهاآنقدربدبخت وذليل شده ايد که ازمعتادان بزدل ترشده ايدفقط تنهاشجاعت شما اينه هرگاه بهم مي رسيد مي ناليداما علت رايا نميدانيديا خودتان رابه ناداني ميزنيدتاآنجا که بچه هاي خودرابراي گرفتن چندتوماني به بسيج ميفرستيدتا مردم خودتانراقتل وعام کند.واي بر اين ارتشي که قراربودپناه ملت باشه.اگربه عرضگي ارتش دراول انقلاب وبعدازآن نبودالآن سرنوشت کشوردست آدمکش هايي مثل سپاه وبسيج نبود.برادرارتشي ام براي خودت وبچه هايت هم که شده يه تکوني بخور........