۱۳۸۹ تیر ۱۲, شنبه

با یک تیر چند نشان زدن

ملیک کیلان ستون نویس مجله فوربس در مقاله ای به این موضوع پرداخته که چطور تغییر رژیم ایران ، چهره جهان را دگرگون خواهد کرد. این نوشته با نوشته دیگر در ارتباط تنگاتنگ است به دلیل اینکه تنها مبتنی بر تحلیل نویسندگان ش نیست و وقایع و رخداد های اطراف را مد نظر دارد و از این جهت به باور من در خور توجه است. برگردان فارسی این نوشته را در صورتی که می توانید بازنشر کنید قصد ام این بود که یک توضیح کوتاهی در مورد برداشت ام از پست قبلی بنویسم که حالا موکول ش می کنم به بعد از این مقاله :

با خود تصور کنید که تغییر رژیم ایران چطور به واقع می تواند دنیا را متحول کند. چندین مانع پر گره و غیرقابل تفوق در یک ضرب برداشته می شوند.بیایید منافع ش را مرور کنیم. این منافع به حدی در خور هستند که می توانید مطمئن باشید که پرزیدنت اوباما و مشاورین ش به قدر کافی برویشان فکر کرده اند.

همانطور که رضا کهلیلی در نوشته اخیرش اشاره کرده است ، ناوگانی عظیم نظامی متشکل از ایالات متحده ، اسرائیل ، فرانسه و آلمان و بریتانیا به سوی خلیج فارس در حرکت اند. آیا ما در آستانه جنگ هستیم ؟ زمان بندی بهتر از این نمی شد. دولت های سنی منطقه از سایه گسترش یابنده تهران به وحشت افتاده اند. آنها متلمسانه منتظر مداخله غرب هستند. آنها احتمالا حتی در تامین هزینه مالی ش هم همراهی خواهند کرد ، همانطور که در جنگ اول خلیج چنین کردند. دولت اوباما می تواند با کمک گرفتن از این جنگ ، نگاه ها را از رسوایی نشت نفت و بلاتکلیفی در افغانستان منحرف کند. اصلا به قضیه این طور نگاه کنید : به ازا هر نقطه مثبتی که با تغییر رژیم حاصل می شود ،یک نقطه منفی فرضی وجود دارد که با ادامه رژیم بقا خواهد یافت ، شاید پرزیدنت گزینه ای پیش رو نداشته باشد.

خوب اگر ایران تغییر پیدا کند دنیا چطور متحول می شود؟

-خط پشتیبانی افغانستان :دیگر هر شلوغی در قرقیزستان یا بستن پایگاه نظامی امریکا توسط ازبکستان باعث سکته استراتژیک نمی شود. ایران همسایه استان های غربی و عاری از طالبان افغانستان می شود. با یک رژیم همراه در تهران ایالات متحده می تواند جنگ افغانستان را به صورت مستقیم از خلیج فارس و از خلال ایران تغذیه و پشتیبانی کند.

-پایان منت کشی از مسکو :روسیه حق وتویی قدرتمند در رابطه با پایگاه های پشتیبانی ایالات متحده واقع در کلونی های شوروی سابق دارد. روسیه هر بار که تلاش می کنیم بمب اتمی ایران را مهار کنیم اسلحه ای بر شقیقه مان می گذارد. با وجود ایرانی متحول شده ، می توان به روسیه نه گفت. در نتیجه از لهستان تا گرجستان ، دولت های بسیاری قادر خواهند بود از حمایت ایالات متحده برخوردار شوند تا از سلطه روسیه نهایتا خلاصی یابند.

-حضور هسته ای : خطر بمب اتمی ایرانی از میان می رود و در پی اش آینده ای که دول خاورمیانه از ترس ش شروع به خرید های هسته ای می کردند هم برچیده خواهد شد.

-عراقی آزاد تر : تصاویر آزاردهنده رفت و آمد سیاست مداران شیعه و کرد عراق به تهران برای رهنمون گیری پایان خواهد گرفت. تهران مداخله در امور عراق را پایان خواهد داد. تعداد ماشین-بمب های انفجاری در عراق کاهش خواهد یافت از جمله به این دلیل که ترس اقلیت سنی عراق از ایران کاهش خواهد یافت.

-لبنانی آزادتر: حزب اله به معنی دولتی در دولت دیگر بس است. در حال حاضر ایران از طریق مزدوران حزب اله ش یک مرز مشترک بسیار دوردست با اسرائیل دست و پا کرده است. خم ابرویی از تهران کافی ست تا حزب اله با اسرائیل وارد جنگ شود و لبنان بی ثبات تر شود و خیابان های خاورمیانه در تب اعتراض بسوزد.

-اسرائیلی امن تر و غزه ای آزاد تر: حمایت رژیم تهران از حمس درغزه و حزب اله در لبنان مناقشه در فلسطین را ادامه خواهد داد و به تندرو های اسرائیلی دلیلی برای امتناع از صلح می دهد.

-نف ارزان تر: با از میان رفتن تحریم ها ، زیر ساخت های ایران می تواند نوسازی شود و منابع نفتی با شدتی بیشتر به دنیا پمپ شود. در غیاب تهدید دایمی ایران برای بستن تنگه هرمز ، قیمت نفت ثباتی قابل پیش بینی پیدا می کند.

- آسیای میانه ای آزادتر: منابع نفت و گاز فراوان آن سوی دریای خزر بالاخره راهشان را به دنیا از طریق ایرانی آشتی پذیر می یابند. دسترسی آسیای میانه به غرب از طریق ایران و روسیه کاملا قطع شده است ، این دو کشور موقعیت استراتژیک شان را طوری تنظیم کرده اند که -ستان های استقلال یافته فقیر و وابسته بمانند. آذربایجان مجبور شد خط لوله مدور و گران قیمت باکو – جیحان را برای دور زدن این موقعیت بکشد. قزاقستان و ترکمنستان همچنان برای انتقال نفت خود از لوله های روسیه پول پرداخت می کنند. همه این ها عوض خواهد شد.

- قدرت امپریالیستی : توان سطله گرانه روسیه با افت قیمت های نفت و همین طور افزایش مراودات تجاری اسیای میانه با غرب کاهش خواهد یافت.مداخله مسکو در امور خاورمیانه – فروش اسلحه و ساخت تاسیسات هسته ای در سوریه – به مقادیر پیش از جنگ عراق کاهش پیدا خواهد کرد.

- ایرانی بالاخره آزاد: مردمان ایران شاید می بایست از میان آوار خرابه ها دوباره کشورشان را بسازند و بهای جنگ را با خون و دارایی ها تا مدتی محاسبه کنند ، همانطور که عراقی ها کردند. ولی آنها ، بالاخره بعد از مدت ها ، راهی باز به سوی آزادی خواهند داشت. آیا بهتر است که بوسیله فجایع جنگ آزاد شویم یا سرکوبی تمام ناشدنی و نا امید کننده و شکنجه را تحمل کنیم؟

ما غربی ها خوش شانس هستیم که مجبور به انتخاب بین این گزینه های دشوار در سرزمین مان نیستیم. ما به دیگران در طول تاریخ کمک کرده ایم که چنین تصمیمات دشواری را بگیرند. یا حداقل دوست داریم این طور فکر کنیم. آیا جنگ عراق قابل احتراز بود؟ ما بی شک تا دهه ها در موردش بحث خواهیم داشت.اما می بایست پذیرفت که رویارویی با ایران به مراتب غیر قابل اجتناب تر و ضروری تر از عراق است. می بایست به خاطر بسپاریم که مصیبت چنین جنگ هایی به وسیله رهبران خود آن کشور ها که مردمان شان را سرکوب می کنند ، دیگران را تهدید می کنند و ثبات منطقه را تهدید می کنند به وجود می آید. این آیا تعریفی دقیق از رژیم تهران نیست؟

با اوضاع کنونی پرزیدنت اوباما می تواند اتحاد های جهانی را به نفع غرب – و همین طور ایالات متحده – معطوف کند و ریاست جمهوری ش را با رویارویی مستقیم با ایران تقویت بکند. عدم رویارویی به زیاده روی بی برنامه جلوی ایران تعبیر خواهد شد. می توانیم به فهرست بالا یکی دیگر – احتمالا بسیار تعیین کننده -هم بیافزاییم که معمولا هیچ وقت صحبت ش نمی شود.قارچ یک بمب هسته ای ایرانی در تنگه هرمز می تواند آسیب به مراتب بیشتر به آنجا و به خطوط نفتی دنیا در مقایسه با قدرتی که امروز رژیم مدعی ش است وارد کند. فروپاشی اقتصادی تا سالیان ادامه خواهد داشت. اگر شما پرزیدنت بودید چه می کردید؟

اصل مقال

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر