برای آنان که ایستادهاند ـ۰ کلیک
kachihichi.persianblog.irامروز دست ِ صاحبان ِ قدرت در ایران رو شده است. هرچند پیش از انتخابات در میان مردمان این امیدواری وجود داشت که آنان که بالاتر نشسته اند باردیگر به خواسته ی جمهور تن میدهند و"میزان" را "رای ملّت" می دانند، امّا آن چه پس از انتخابات رخ داد آن چنان امیدسوز بود که مردمان را نسبت به آینده ی مردمسالاری در ایران بیش از پیش بیمناک کرد. در شرایطی که دولتمردان می توانستند تنها با اندکی تدبیر حمایت اکثریت را از آن ِخویش کنند، با بی تدبیری ِ تمام آتش افروختند، طغیان کردند و خانه سوختند. این روزها عرف ِ مدیریت ِ سیاسی آن است که آن هنگام که نتیجه ی انتخاباتی برای رقبای ِ حاضر در آن مشکوک باشد و در امانتداری ِ متولیّان آن شبهه به وجود آمده باشد، آرای ماخوذه بازشماری می گردد شاید که اعتماد ِ از دست رفته بازگردانده شود. حتی مردمسالاری ِ نیم بند ِ افغانستان هم این چنین انعطاف پذیر است و از عهده ی چنین کاری بدرمیآید. ولکن صاحب منصبان در ایران نه تنها چنین نکردند بلکه بر مردمان تاختند و حقوق اساسی ایشان را مورد تعرض قرار دادند و بر ستمگری افزودند. این همه قصه ی پرغصه است و بازگویی ِ آن دردی را درمان نمی کند. امّا پرسش اینجاست که پس از این چگونه با ارباب ِ قدرت در ایران باید معامله کرد. ایشان هیچ گونه انتقادی را پس از این بر نمی تابند و بر کج روی های خویش پیاپی می افزایند و هزینه ی ندانم کاری های خویش را بر مردمان تحمیل خواهند کرد. چگونه می توان در چنین شرایطی مسئولیت پذیر بود و با خردمندی حق طلبی کرد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر