چرا جنبش سبز پیروز خواهد شد؟
فضاي فوق امنيتي و اختناقي كه از يك ماه پيش از سالگرد پيروزري انقلاب تا امروز ادامه يافته است خيليها را نسبت به پيروزي جنبش سبز مردد كرده است. خيلي خلاصه بايد گفت كه جنبش سبز به پيروزي خواهد رسيد، دير يا زود دارد اما رد و انكار ندارد. چرا؟ آيا داريم اميد واهي به خودمان ميدهيم؟ آيا خوشبيني بيش از حد نداريم؟ تلاش ميكنيم خيلي خلاصه وضعيت را تشريح كنيم.
يكم: جنبش سبز پيروز خواهد شد چون در برابر حاكميتي جاهل ايستاده است:
واقعيت آن است كه بخش زيادي از رفتارهاي حكومت پس از انتخابات رفتارهاي صددرصد غيرعقلاني بوده است. در واقع حكومت ايران نه تنها مشروعيت ندارد بلكه كارايي و كارامدي هم ندارد. عربده كشي خياباني و فتح مسكن دانشجويان نشانههاي ناكارايي حكومت است.حكومت نامشروع اما كارامد و باهوش به جاي ارتقاي مرتضوي تلاش ميكند او و رجبزاده و رادان... را قرباني كند و با معرفي آنها به عنوان باعث و باني حوادث پس از انتخابات براي خود خلاصي جويد. حكومتهاي باهوش اعتبار خودشان را قرباني افراد بدنام نميكنند بلكه با محاكمة افراد بدنام براي خودشان اعتبار ميخرند. حكومتي كه رئيسش رسماً اقتصاد را علم نميداند و معاون رئيسش ديپلم ردي است و رئيس دفتر رئيسش اهل رمالي و كفبيني است رفتارهايش خودبهخود معترض ايجاد ميكند.
بيدليل نبود كه در انتخابات تقريباً همة هنرمندان، نويسندگان، روشنفكران، صنعتگران از مهندس موسوي حمايت كردند. واقعيت آن است كه رقابت سياسي در ايران نه مثلاً اختلاف سليقه بر سر نرخ ماليات و سياستگذاريهاي اجتماعي بلكه اساساً نبرد علم و جهل است. توگويي تمام علم در سويي و تمام جهل در سوي ديگر است. سياهة رفتارهاي حكومت كه نتيجة معكوس داده است آنقدر هست كه به ذكرشان نيازي نيست. اما شايد ذكر دو مورد تازهتر بيفايده نباشد. وزينترين نوع موسيقي و قابلانطباقترين نوع موسيقي با اسلام – به زعم بسياري از اهل فن - آن چيزي است كه موسيقي سنتي نام دارد و شجريانها، پدر و پسر، از ارائهدهندگان موفقش به شمار ميروند اما حتي كنسرت همايون شجريان هم لغو ميشود. تحليل اين مسئله چنين است: حاكمان فعلي يا از بيان صادقانة باورشان – كه هر موسيقياي حرام است – عاجزند يا اينكه باورشان چنين نيست اما پس از سي سال هنوز در ارائة آن نوع از موسيقي كه در رسالهها مينويسند كه حلال است عاجزند. عجز عجيبي است؛ نه؟
رفتار ديگر: صلاحيت گودرز افتخارجهرمي رد ميشود. مشاغل قبلي وي چنين بوده است: سالها عضو شوراي نگهبان، نمايندة ايران در ديوان داوري حقوقي اختلافات ايران و امريكا، رئيس انتصابي كانون وكلا براي بيش از دو دهه، نمايندة مديران مسئول مطبوعات در هيئت نظارت بر مطبوعات، رئيس دانشكدة حقوق و بسياري مشاغل ديگر بوده است. افتخارجهرمي آنقدر وجيهالمه هست كه حتي شوراي نگهبان او را به عنوان يكي از معتمدين براي بازبيني انتخابات اخير قرار داده بود. آيا اين كار حكومت چيزي جز تبديل يكي از ياران معتمدش به مخالفي سرسخت است؟ آنچه باعث سقوط حكومت صفويه شد نه كياست افغانها بلكه بيكفايتي شاهان صفوي بود.
دوم: جنبش سبز پيروز خواهد شد چون حكومت خود مرزها را از بين ميبرد.
حكومت در حال حاضر تلاش وسيعي ميكند كه دوگانة يا حامي من يا زير چتر دشمن را ايجاد كند. از آنجا كه حكومت رفتارهاي عقلانياي هم ندارد روز به روز بر عدة زير چتر دشمن ميافزايد. يادمان باشد كه حكومت هشت سال تلاش كرد تا اصلاحطلبان را به دو گروه تندرو و كندرو تقسيم كند و مهندس موسوي و كروبي را جزو كندروها قلمداد ميكرد در حالي كه امروز موسوي و كروبي را سردمدار تندرويها ميداند. اما آيا چه شده است كه موسوي كندرو اينقدر تندرو شده است؟ موسوي تغييري نكرده است بلكه حكومت با سياهة بيكفايتيهاي فراوان چنان به ورطة سقوط ميدود كه موسوي آرام و معتدل به نظرش تندرو ميآيد.
در واقع حكومت ايران هر گزينة ديگري جز تغيير بنيادين خودش را از بين ميبرد. حكومتي كه يوسف رشيدي چپ و رشيد اسماعيلي راست، فواد صادقي ( كه در سابق از هماهنگكنندگان دستهجات برهمزنندة سخنراني هاي دكتر سروش بوده است) تا محمدرضا جلاييپور كه از برگزاركنندگان سخنرانيهاي دكتر سروش بوده است و از بهزاد نبوي خط امامي و ابراهيم يزدي منتقد امام را هر دو با هم دستگير ميكند خود مرز هاي طبيعي سياسي كشور را از بين ميبرد و پيامد اين مرزشكني قرار گرفتن همة گروهها در مقابل حكومت است.
سلطان محمد خوارزمشاه هنگامي كه قلمرو پادشاهي قراختاييان را به تصرف خود درآورد بر اين گمان بود كه سيطة حكومتش را گسترده است غافل از آنكه قراختاييان حائل و مرز او با مغولان بودند و با هممرز شدن سلطان محمد و مغولان ديديم چه شد انچه نبايد ميشد.
سوم: جنبش سبز پيروز ميشود چون ما در سراشيب تكنولوژي هستيم و حكومت در سر بالايي آن. واقعيتي هست كه تكنولوژي با خود گونهاي اجبار ميآورد. هنگام اختراع تلگراف شايد تصور نميشد كه چندان اختراع مفيدي باشد اما آمد روزي كه روزنامهنگاران تصور نميكردند كه اصلاً بشود بدون تلگراف اخبار را منتقل كرد و همين داستان در مورد تلفن و گرامافون و راديو و تلوزيون و ضبط صوت و فيلمهاي ويدئو و رايانه و اينترنت و... پيش آمد.
همه يادمان هست زماني را كه داشتن نوار ويدئو فارغ از محتواي فيلمش قاچاق بود. امروز ديگر اصلاً ويدئو از عداد وسايل مورد استفادة خيلي از خانهها خارج شده است. جهان به سوي گسترش ارتباطات در حركت است و جبر خود را بر حاكمان جمهوري اسلامي هم تحميل خواهد كرد. كما اينكه در سال هفتاد و هشت كسي تصور نمي كرد براي مقابله با دانشجويان نيازي باشد كه همة يگانهاي عملكننده موبايل داشته باشند و اكنون وضع به گونهاي است كه يگانهاي تا بن دندان مسلح ضد مردم بدون موبايل نميتوانند هيچ كاري انجام دهند. از آنجا كه اين تكنولوژيها اساساً براي گسترش ارتباطات و نه تحديد آنها ايجاد شدهاند، براي كساني كه ميخواهند آنها را جهت گسترش شفافيت به كار برند ماية رحمت است و براي آنهايي كه ميخواهند استفادة معكوش از اين ابزارها ببرند موجب زحمت است. با همة توپ و تشرهايي كه حكومت در مورد كنترل اينترنت ميزند باز هم مجبور ميشود پيش از روزهاي حضور مردم تا آنجا كه ميتواند سرعت اينترنت را كم كند، شبكههاي موبايل را قطع كند و...
چهارم: جنبش سبز پيروز ميشود چون ذخيرة ايدئولوژيك حكومت رو به اتمام است. هر حكومتي براي سيطرة فرهنگي نياز به برخي ابزارهاي هويتساز دارد. در چند سال گذشته آنقدر حكومت ارزشهاي اسلامي، انقلاب، جنگ تحميلي، و حتي ارزشهاي ملياي چون تاريخ كهنسال ايران را به عنوان سپر بلا و بلاگردان بيكفايتياش استفاده كرده است بخش زيادي از تودههاي حتي غيرسياسي مردم سخنان حكومت را به چيزي نميگيرند. عباسيان با داعية احياء دين رسولالله و بازگردان حكومت به بنيهاشم پا به عرصه گذاشتند و به قدرت رسيدند و همچنين تاريخ روايت كرده است كه حكومت آنان با حملة مغولان به پايان رسيد اما واقعيت آن است كه حكومت آنها در همان زماني كه امام جعفر صادق را به فقيه آل محمد و مقبول شيعه و سني بود به شهادت رساندند به پايان رسيد. پس از آن عباسيان پوستيني بيش نبودند به گونهاي كه ديلميان شيعيمذهب حتي بغداد را هم تصرف كردند تا نشاندهند كه عباسيان حتي از ادارة دارالخلافه هم عاجزند.... كوتاهمدتي چنان سياهكارياي كردند كه شيعيان و سنيان متفقاً صرفاً به غلبة اين حكومت و نه به مشروعيت آن قائل بودند.
مطالبات جنبش سبز مطالباتي حداقلي و معقول هستند و دقیقا به همین دلیل هم این جنبش پیروز خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر