ما همان خس و خاشاکیم. از فرش به عرش رسیدهایم. کارتان تمام است آقایان. مملکت را رها کنید. ـ
ما هنوز همان خس و خاشاکیم و به آنچه هستیم افتخار میکنیم. سالها خس و خاشاک بودیم در زیر پای شما عربدهکشان مست قدرت. تا یک روز در آخر خرداد که آمدید و با نخوت تمام پای کثیفتان را محکمتر از همیشه بر سر ما کوبیدید. گروهی از ما در زیر پای شما ماندند اما دیگران مان به هوا برخواستند. ما خس و خاشاک بودیم و به هوا بلند شدیم. ابتدا ترسیدیم از شناور بودن در هوا. بهت برمان داشت. بعد دیدیم که شما بوزینهگان به سرفه افتادید به سرفه افتادنی. آنوقت بود که دیدیم خس و خاشاک هم میتواند راه گلو بربندد و مرگ را جلوی چشم نامردمان بیاورد. از هول جان محکمتر کوبیدید آن پاهای نجستان را بر سر ما. بیشتر به هوا برخواستیم. اینبار جلوی «چشم تنگ دنیا دوست»تان را هم گرفتیم. قناعت هم که در مرامتان نیست تا دست از سر مملکت بردارید و به خورده و برده اکتفا کنید. یک لحظه خوف برتان داشت که ما خس و خاشاک، همان خاک گوریم برایتان. مصداق «برخاک بیافتاد و بغلتید چو ماهی» بودید. و هرچه بیشتر در خاک غلت زدید و هوار کردید ما خس و خاشاکان را بیشتر از فرش به عرش رساندید. دور خود ابری از خس و خاشاک بلند کردید و عنقریب است که خس و خاشاک برای همیشه در زیر خود دفنتان کند. هرچه بیشتر دست و پا بزنید ما بیشتر جایگزین هوا میشویم در ریههایتان. حالا دیگر فایده ندارد اگر بنالید که «از ماست که بر ماست». حالا دیگر هیچ چیز کمکتان نمیکند. هیچ چیز و هیچکس برایتان کاری نخواهد کرد. ما بیشماریم آقایان، ما بیشماریم. با هر نفستان ما بیشتر گلوی کثیف شما را میفشاریم و شما بیشتر دست و پا میزنید (همانگونه که روز عاشورا زدید) و ما خس و خاشاک را بیشتر و بیشتر به هوا بلند میکنید. «از خاک بر افلاک رسیدیم» و از فرش به عرش. سرنوشت شما اکنون در دستان ما است، در دستان ما میلیونها خس و خاشاک. تا یادم نرفته بگویم، دیگر از روی ما خس و خاشاک با وانت نیروی انتظامی خود رد نشوید. گرد و خاک بیشتری به هوا بلند میکنید وقتی با ماشین از روی ما رد میشوید. به دور و بر خود بنگرید. این مملکت خاک کم ندارد. خس و خاشاک هم. یک توصیه دوستانه آقایان، اشهدتان را بخوانید. ما خس و خاشاک شما را زیر خروارها خروار دفن خواهیم کرد.
خس و خاشاک جان عاقبت شما به زباله دانی رفتن است .جوش نزن زیادی!
پاسخحذفمابیشماریم
پاسخحذف