آدینه، ۲۵ تیر ۱۳۸۹
دستهای خالی حکومتی که پایانش آغاز شده است: جمهوری اسلامی علیه جمهوری اسلامی
خبرنگاران سبز/ سرمقاله: خبر انفجار دو بمب در زاهدان و جان باختن شمار زیادی در آن تنها یک خبر دیگر از مشکلات فراوان جمهوری اسلامی در یک سال گذشته است. جمهوری اسلامی از 23 خرداد سال پیش عملا آغاز به خودزنی بزرگی کرد که آغاز پایانش را رقم زد. اما چگونه این اتفاق افتاده است؟
1. جمهورییی که در ظاهر خود را پایبند شعار «میزان رای ملت است» نشان میداد و در باطن با انواع ترفندهای استبدادی (از نوع نرم) راههای رسیدن به مردمسالاری و رای واقعی مردم را میبست سال گذشته از استبداد نرم به استبداد سخت روی آورد و با پشتیبانی نظامیان سپاهی، رایهای مردم را باطل، کنشگران را دستگیر و ایران را منطقه ممنوعه خبری برای خبرنگاران قرار داد.
2. رهبر حکومتی که خود را در ظاهر قانونمند نشان میداد هنوز 24 ساعت از انتخابات نگذشته و شورای نگهبان آن را تایید نکرده تمام ظاهرسازیهای قانونی را نادیده میگیرد و به منسوب کودتا تبریک میگوید.
3. انقلاب و حکومتی که با تظاهرات خیابانی آغاز و پیروز شد در 25 خرداد خود را با تظاهرات میلیونی مردم روبرو دید و همان رفتاری را انتخاب کرد که هر مستبد فاسدی برمیگزیند: گلوله. بدین ترتیب، خود را در ردیف همان رژیمی قرار داد که به آن منتقد بود و برای براندازیاش برخاسته بود.
4. انقلابی که ادعای مردمی بودن میکرد و مردم را در ظاهر ولی نعمت خود معرفی میکرد این بار از مردم گریزان شد و آنها را به تمسخر از زبان منسوب کودتا (احمدینژاد) خس و خاشاک نامید. و هنوز طوفان این خس و خاشاک ننشسته است.
5. حکومتی که ا دعایش خدایی بودن بود رهبرش در 29 خرداد در خطبههای نماز که میباید جای گفتار صلح و نیکویی باشد فرمان تیر به مردم را صادر کرد تا فردای آن روز مردم در خیابانهای تهران به گلوله بسته شوند و به خاک و خون کشیده شوند.
6. حکومتی که سالها صحنههای خشونت نیروهای اسراییلی علیه فلسطینیها را در تلویزیون خویش نمونهی سخت دلی و وحشیگری نشان میداد حالا تمام تلویزیونهای دنیا پرشده بود از سبوعیت و بربریت نیروهایی که منتسب به دین و خدا بودند و ندا آقا سلطان برای همیشه نداگر ادعاهای رسوای جمهوری اسلامی شد.
7. جمهوری اسلامییی که هر هفته با تجمع چند ده هزار نمازگزار سنتی و مسن آن را با شکوه مینامید برای اولین بار پس از فوت آیتالله طالقانی پرشکوهترین نماز جمعه را به خود دید ولی اینبار با گردهمایی مخالفان جمهوری اسلامی.
8. حکومتی که 30 سال بر طبل نماز کوبیده بود تا حکومت کند این بار نمازگزاران را با گاز اشکآور و باتوم و زندان و شکنجه پذیرایی کرد تا وجدان نیروهای اسراییلی از آزار و اذیت نمازگزاران فلسطینی برای همیشه آرامش پیدا کند.
9. حکومتی که فریاد فلسطینخواهیاش گوش فلک را کر کرده بود در روز قدس شهر را با نیروهای امنیتی پر کرده بود تا با مردم خود مبارزه نکند و نه با اسراییل. مردمی که در آن روز برای همیشه دغل و دروغ حکومت را برملا کردند و جانشان را فدای ایران خود خواستند.
10. حکومتی که از یک سو سالها علیه گوانتانامو و ابوغریب فریاد سر داده بود و از سوی دیگر خود را منادی رفتار و خوی اسلامی معرفی میکرد ناگهان تشت رسوایی فساد و خباثتش با فاش شدن شکنجهگاه کهریزک فرو افتاد تا همگان بدانند که شکنجه و تجاوز روال معمول این حکومت بوده است.
11. حکومتی که ادعا میکرد محرم و صفر راز ماندگاریاش و ظلم ستیز است در روز عاشورا عزاداران را به خاک و خوش کشید و تمام حرمتها را شکست.
12. حکومتی که دههی فجرش را همیشه در بوق و کرنا میکرد تا حمایت مردمیاش را به رخ جهانیان بکشد مجبور شد پایتخت را تبدیل به یک پادگان نظامی کند و برای همیشه با امنیت تظاهرات خداحافظی کند.
13. حکومتی که با هر یک عملیات انتحاری در گوشهای از دنیا شادی و شعف میکرد اینک خود به دام همین عملیات انتحاری افتاده است.
14. حکومتی که بنیانگذارش نظامیان را از سیاست نهی کرده بود اکنون نظامیان تمام سیاست را از آن خود کرده اند.
15. حکومتی که در چند سال اخیر مثلا روش تهاجمی را برای مواجهه با مشکلات و دشمنان و رقیبان انتخاب کرده بود اکنون از همه طرف مورد تهاجم قرار گرفته است و با ذلت و خواری آمادگی دارد تن به هم تسلیمی بدهد.
16. حکومتی که تمام دار و ندارش را از کاریزمای رهبر فقیدش بدست آورده بود، در سالگرد فوت او نوهاش را با توهین و تحقیر از صحنه بیرون میاندازد و عواملش از این شیرینکاری پایکوبی میکنند.
17. حکومتی که شناسنامهاش حزبالله است مورد مورد تهاجم جندالله قرار میگیرد.
این سیاهه، فقط سیاههای از رویدادهای بزرگ است وگرنه آن را پایانی نیست. واقعیت این است که نظامی که نفر دوم سی سال حکومتش، نخست وزیر هشت سالش، رییس جمهور 8 سالش، رییس دو دوره مجلسش و دهها وزیر و وکیل و مدیر و معاونش سران و معاونان فتنه باشند و همه محکوم باشند که تا قبل از آمدن سوگولی کودتا مشغول غارت و ویرانی دین و کشور بودهاند اکنون با تمام قدرت علیه خود برخاسته است و درگیر جدالی شده است که در هر حال بازنده خواهد بود.
23 خرداد روزی بود که جمهوری اسلامی ندانسته جام زهری سر کشید که تاثیرات آن هر روز بیشتر خود را بر پیکرش نشان میدهد. این پیکر هر چه بیشتر بکوشد خود را سرپا نگه دارد بیشتر انرژی از دست میدهد و افتادنش ناگاهیتر خواهد بود. پیش بینی این افتادن از عهدهی کسی بر نمیآید ولی دیر و دور نیست و بهتر است کنشگران سیاسی در اندیشهی دوران گذار و فراهم کردن زمینههای عبور کم هزینه و پرسود از این پیکر در حال احتضار باشند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر